* محسنیه خوشبخت
* محسنیه خوشبخت
مطلع حاج آقا معصومی در ورامین، منزل یک کشاورز بود. با عنایت او بود که همین منزل، مطلع آیتالله خوشوقت هم شد. منزل حاج احمد علیخانی؛ پدر شهید محسن علیخانی. حاج احمد با کفن پوشی در قیام خونین ۱۵ خرداد ۴۲، به خود و فرزندانش یاد داده بود حق حریم ولایت را با جانبازی ادا کنند.
محسن نوجوان بهترین بازیگر این نقش در کربلای دفاع مقدس بود. به یمن همین نام تأسی گرفته شده از محسن حضرت زهرا (س) بود که به پیشنهاد آیتالله خوشوقت، این منزل به نام محسنیه شهید علیخانی نام گرفت، تا کانونی شود برای روشنگریهای دینی و انقلابی شهرستان.
آن جمعه شریف و شفیق که خوشوقت، محسنیه را خوشبخت کرد، کسی چه میدانست از آن پس اتفاق دیگری در شهر حامیان نهضت حضرت امام رخ خواهد داد! کسی چه میدانست جمعه به جمعه او طلوع خواهد کرد؛ ولو برای یک جمع ده - پانزده نفره. ولو در کوچهای باریک، منزلی غریب، بدون هیچ دعوتی رسمی و دعوتنامهای معتبر به امضای بزرگان.
آه و افسوس! که این اتفاقها بسیار بسیار کم یاب است در هزارههای این کرهی خاکی! آیا ورامین یک بار دیگر چنین نعیمی به خود خواهد دید؟!.
ما باریکی کوچه را میدیدیم، گمنامی خانه را و قلت جمع را. او بیت شهید را میدید و پاکی سفره را و دلهای تشنه و کویرزده را و آینده نزدیک را که محسنیه به بزرگترین کانون روشنگری انقلابی شهرستان بدل میشد!.
ادامه دارد...
--------------------
ازavini. com
مطلع حاج آقا معصومی در ورامین، منزل یک کشاورز بود. با عنایت او بود که همین منزل، مطلع آیتالله خوشوقت هم شد. منزل حاج احمد علیخانی؛ پدر شهید محسن علیخانی. حاج احمد با کفن پوشی در قیام خونین ۱۵ خرداد ۴۲، به خود و فرزندانش یاد داده بود حق حریم ولایت را با جانبازی ادا کنند.
محسن نوجوان بهترین بازیگر این نقش در کربلای دفاع مقدس بود. به یمن همین نام تأسی گرفته شده از محسن حضرت زهرا (س) بود که به پیشنهاد آیتالله خوشوقت، این منزل به نام محسنیه شهید علیخانی نام گرفت، تا کانونی شود برای روشنگریهای دینی و انقلابی شهرستان.
آن جمعه شریف و شفیق که خوشوقت، محسنیه را خوشبخت کرد، کسی چه میدانست از آن پس اتفاق دیگری در شهر حامیان نهضت حضرت امام رخ خواهد داد! کسی چه میدانست جمعه به جمعه او طلوع خواهد کرد؛ ولو برای یک جمع ده - پانزده نفره. ولو در کوچهای باریک، منزلی غریب، بدون هیچ دعوتی رسمی و دعوتنامهای معتبر به امضای بزرگان.
آه و افسوس! که این اتفاقها بسیار بسیار کم یاب است در هزارههای این کرهی خاکی! آیا ورامین یک بار دیگر چنین نعیمی به خود خواهد دید؟!.
ما باریکی کوچه را میدیدیم، گمنامی خانه را و قلت جمع را. او بیت شهید را میدید و پاکی سفره را و دلهای تشنه و کویرزده را و آینده نزدیک را که محسنیه به بزرگترین کانون روشنگری انقلابی شهرستان بدل میشد!.
ادامه دارد...
--------------------
ازavini. com
۶۸۵
۰۶ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.