این چند وقت اخیر علاقم به نمایشنامه خوانی بیشتر از قبل ش

این چند وقت اخیر ،علاقم به نمایشنامه خوانی بیشتر از قبل شده!و نمایشنامه های «آلبر کامو» رو خیلی دوست داشتم.
میخوام یه چیزایی راجب «کتاب سوءتفاهم» بگم=]
یه نمایشنامه خوش خوانِ ۹۵صفحه ای که منو وادار کرد دوبار بخونمش.کل داستان بین چهار نفر،اتفاق میفته،و ما تقریبا درگیر دوتا شخصیت اصلی هستیم.
نمایشنامه طوری جلو میره که امکان سوپرایز کردنش بالاست!
نظر شخصی من راجب این نمایشنامه اینه که بسیار خوش خوانه و شخصا لذت بردم:)
تکه هایی از کتاب:
_باز داره اون زخم کهنه سر باز میکنه،اون زخمی که توی عمق وجودمه،اون زخمی که زُق زُق میکنه و هر حرکتی سوززش رو بیشتر میکنه و انگار خوب شدنی هم نیست.من این زخم رو خوب میشناسم.ترسه،ترس از تنهایی،ترسی که از وقتی به دنیا می آییم باهامونه.
_آدم برای اینکه یه جایی بمونه باید دلایلی داشته باشه،یا آدمهایی که دوستشون داره.وگرنه چه فرقی میکنه که آدم اینجا بمونه یا جای دیگه. #سوء_تفاهم #نشر_ماهی #نمایشنامه #آلبرکامو
.
. #عکاس=خودم #کپی فقط در صورت ذکر منبع
دیدگاه ها (۱۴)

صابر ابر تو یکی از متن هاش می‌گفت=یادمان نرودیاد نباید برودک...

یادمان نرود که چه کرده اند و چه بوده اندتا یادمان بماند که چ...

<بوف کور،صادق هدایت>این کتاب اونقدری معروفو محبوبو خفن هست ک...

که بر می گردم...به شب و پنجره بسپار که بر می گردمعشق را زنده...

اهم اهم … بسم الله ر..•-•خب اوسی دیمن اسلیرم رو نمایان شود …...

# رز _ سیاه PART _ 53تهیانگ: طبقه ای که اتاق تارا توش بود کا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط