پارت_۵
ویو جونگ کوک
بچه ها کم کم اومدن و بعد از دوسه نفر من هم رفتم تو ونشستم سره جام بعد ی مدت سنا اومد وقتی وارد کلاس شد صندلی اش رو دید و دندون هایش رو با حالت عصبانی به هم میسایید یهو جیغی کشید و گفت کاره کدوم خری بود؟
من هم پوز خندی به عصبانیتش
وتهیونگ با آرنج به من زد و گفت کاره تو بوده؟ منم گفتم معلوم نیست؟ ولی این تازه اولشه من این دختره پرو رو ادب میکنم
ویو سنا
وارد کلاس که شدم اومدم با اون میز روبرو شدم خیلی عصبانی شدم
نمیدونستم کار کیه داد زدم که کار کدوم خری بود؟
بعد یوری بهم گفت اشکال نداره سنا آروم باش الان باهم میریم از اتاق ورزش ی میز صندلی جدیدمیاریم
راست میگفت به حرفش گوش دادم و باهم از کلاس خارج شدیم
ویو جونگ کوک
وقتی سنا از کلاس رفت ی سطل آب برداشتم و توش رو پر از آب کردم و گزاشتم بالای در بعد از سه چهار دقیقه سنا وارد شد وقتی در رو باز کرد کل سطل آب خالی شد روش و خیس آب شد
بچه ها کم کم اومدن و بعد از دوسه نفر من هم رفتم تو ونشستم سره جام بعد ی مدت سنا اومد وقتی وارد کلاس شد صندلی اش رو دید و دندون هایش رو با حالت عصبانی به هم میسایید یهو جیغی کشید و گفت کاره کدوم خری بود؟
من هم پوز خندی به عصبانیتش
وتهیونگ با آرنج به من زد و گفت کاره تو بوده؟ منم گفتم معلوم نیست؟ ولی این تازه اولشه من این دختره پرو رو ادب میکنم
ویو سنا
وارد کلاس که شدم اومدم با اون میز روبرو شدم خیلی عصبانی شدم
نمیدونستم کار کیه داد زدم که کار کدوم خری بود؟
بعد یوری بهم گفت اشکال نداره سنا آروم باش الان باهم میریم از اتاق ورزش ی میز صندلی جدیدمیاریم
راست میگفت به حرفش گوش دادم و باهم از کلاس خارج شدیم
ویو جونگ کوک
وقتی سنا از کلاس رفت ی سطل آب برداشتم و توش رو پر از آب کردم و گزاشتم بالای در بعد از سه چهار دقیقه سنا وارد شد وقتی در رو باز کرد کل سطل آب خالی شد روش و خیس آب شد
- ۱.۷k
- ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط