آسمان رعدی زد

آسمان رعدی زد
ابرها غریدند
قطرات باران
نم نم باریدند
بوی آب و کاهگل
تق تق شیروانی
ناله ناودانی
توی کوچه پیچید
کاشکی دلها نیز
چون هوای کوچه
پس از این باریدن
بوی پاکی میداد…
دیدگاه ها (۳)

سکوتم را نعره می زنم اما صدایش هیچ کس را آزار نمی دهد هیچ کس...

امشب در سر شوری دارمامشب در دل نوری دارمباز امشب در اوج آسما...

خسته اماز صبوری خسته اماز فریادهایی که در گلویم خفه مانداز ا...

خیلی وقته دیگه بارون نزدهرنگ عشق به این خیابون نزدهخیلی وقته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط