پارت دوم
پارت دوم
راویتو آنا
بعد از صحبت با پدرو مادرم رفتم تا آماده بشم یه لباس و آرایش زیبا کردم و سوار کالسکه شدیم و به سمت قصر راه افتادم
راویتو ناوه
بعد از اینکه با دوستم صحبت کردم رفتم و آماده شدم و به استقبال نامزدم رفتم
پرش به زمان ملاقات
پدر آنا: سلام امپراتور، ملکه و ولیعهد ایشون دخترم هستن آنا
وایتو آنا
همش نگران بودم بعد از نامزدی چی میشه یعنی شبا رو باید پیش اون بخوابم
آنا: سلام من آنا هستم خوشوقتم
راویتو ناوه
به این فکر میکردم که شاید اون دختر بخاطر تاجو تخت میخواد باهام نامزد کنه تا اینکه اونو ملاقات کردم
ناوه: سلام من نامزد شما هستم چطوره با هم صحبت کنیم
آنا: بله
بقیه: میتونین برین
ناوه:آنا من نمیخوام باهات نامزد باشم پس چطوره تظاهر کنیم
آنا: واقعاً پس موافقم
ناوه:پس بریم پایین
آنا: باشه
اومدیم پایین و به بقیه نشون دادیم یه ذوج بینقص هستیم
شرمنده دیگه ایده ندارم شاید یه روز دو روز دیگ بقیه پارت ها رو بنویسم
راویتو آنا
بعد از صحبت با پدرو مادرم رفتم تا آماده بشم یه لباس و آرایش زیبا کردم و سوار کالسکه شدیم و به سمت قصر راه افتادم
راویتو ناوه
بعد از اینکه با دوستم صحبت کردم رفتم و آماده شدم و به استقبال نامزدم رفتم
پرش به زمان ملاقات
پدر آنا: سلام امپراتور، ملکه و ولیعهد ایشون دخترم هستن آنا
وایتو آنا
همش نگران بودم بعد از نامزدی چی میشه یعنی شبا رو باید پیش اون بخوابم
آنا: سلام من آنا هستم خوشوقتم
راویتو ناوه
به این فکر میکردم که شاید اون دختر بخاطر تاجو تخت میخواد باهام نامزد کنه تا اینکه اونو ملاقات کردم
ناوه: سلام من نامزد شما هستم چطوره با هم صحبت کنیم
آنا: بله
بقیه: میتونین برین
ناوه:آنا من نمیخوام باهات نامزد باشم پس چطوره تظاهر کنیم
آنا: واقعاً پس موافقم
ناوه:پس بریم پایین
آنا: باشه
اومدیم پایین و به بقیه نشون دادیم یه ذوج بینقص هستیم
شرمنده دیگه ایده ندارم شاید یه روز دو روز دیگ بقیه پارت ها رو بنویسم
۱.۴k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.