عشق زیبای من پارت۳
عشق زیبای من پارت۳
راویتو آنا
بعد از احوال پرسی با درباریان رقص شروع شد همه رفتن کنار تا منو ناوه با هم برقصیم من خجالت کشیدم ولی سنگ تمام گذاشتم
پدر ناوه:خب خب وقت رقص مرغای عاشق ما شد برین ببینم چه میکنین (با ذوق)
همه:اووووووو(ذوق فراوان)
راویتو ناوه
بعد از احوال پرسی با همه وقت رقص شد پدر گفت ببینم مرغای عاشق چه میکنن من فهمیدم که آنا خجالت کشیده پس سنگ تموم گذاشتم
پرش به زمان رقص
آنا:ناوه بلدی برقصی
ناوه: آره
آنا:خب دستتو بنداز دور کمرم از اون مدل رقصا میخوام نشونشون بدم(این جمله رو فقط منحرف ها میفهمند 😂)
ناوه:جان بریم تو کارش
آنا:درد
ناوه:(پوزخند)
راویتو داستان
ناوه دستاشو دور کمر آنا انداخت و آنا هم همین کار رو انجام داد در حال رقص بودن که با یه اتفاق موقع رقص ناوه آنا رو بوسید
واکنش نویسنده: خودم اومدم به داستانم ریدم 😂😂😂😂😂
آنا:چ ی ت و چی کار کرد ی (خجالت فراوان 😂)
ناوه:چرا خجالت کشیدی عزیزم (پوزخند زدم تا نشون ندم خجالت کشیدم)
همه:اوووو چه مرغای عاشقی جان (خنده)
ناوه و آنا:کوفتتتت(با داد)
پرش زمانی به موقع خواب
ناوه:خسته شدم
آنا:منم
ناوه: عشقم چطوره بریم اتاق من بخوابیم (پوزخند مسخره)
آنا:چی یعنی باید با هم بخوابیم (خجالت)
ناوه: آره بریم دیگه
آنا: باشه
خب اینم از پارت سوم شاید فردا پس فردا پارت بعدی رو بنویسم لایک و کامنت فراموش نشه خوشگلای من 😘
راویتو آنا
بعد از احوال پرسی با درباریان رقص شروع شد همه رفتن کنار تا منو ناوه با هم برقصیم من خجالت کشیدم ولی سنگ تمام گذاشتم
پدر ناوه:خب خب وقت رقص مرغای عاشق ما شد برین ببینم چه میکنین (با ذوق)
همه:اووووووو(ذوق فراوان)
راویتو ناوه
بعد از احوال پرسی با همه وقت رقص شد پدر گفت ببینم مرغای عاشق چه میکنن من فهمیدم که آنا خجالت کشیده پس سنگ تموم گذاشتم
پرش به زمان رقص
آنا:ناوه بلدی برقصی
ناوه: آره
آنا:خب دستتو بنداز دور کمرم از اون مدل رقصا میخوام نشونشون بدم(این جمله رو فقط منحرف ها میفهمند 😂)
ناوه:جان بریم تو کارش
آنا:درد
ناوه:(پوزخند)
راویتو داستان
ناوه دستاشو دور کمر آنا انداخت و آنا هم همین کار رو انجام داد در حال رقص بودن که با یه اتفاق موقع رقص ناوه آنا رو بوسید
واکنش نویسنده: خودم اومدم به داستانم ریدم 😂😂😂😂😂
آنا:چ ی ت و چی کار کرد ی (خجالت فراوان 😂)
ناوه:چرا خجالت کشیدی عزیزم (پوزخند زدم تا نشون ندم خجالت کشیدم)
همه:اوووو چه مرغای عاشقی جان (خنده)
ناوه و آنا:کوفتتتت(با داد)
پرش زمانی به موقع خواب
ناوه:خسته شدم
آنا:منم
ناوه: عشقم چطوره بریم اتاق من بخوابیم (پوزخند مسخره)
آنا:چی یعنی باید با هم بخوابیم (خجالت)
ناوه: آره بریم دیگه
آنا: باشه
خب اینم از پارت سوم شاید فردا پس فردا پارت بعدی رو بنویسم لایک و کامنت فراموش نشه خوشگلای من 😘
۱.۶k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.