رفتم درو باز کردم ک دیدم سمت چپ در نشسته..
رفتم درو باز کردم ک دیدم سمت چپ در نشسته..
رفتم کنارش نشستم و مث خودش ب اسمون خیره شدم..
+انقد زود تموم شد؟
_ن. خاسم بگم بیا ت..
اومدم بلند شم ک دستمو کشید و پرت شدم ت بغلش..
_چته اسکللللل..
+هیچی باباااااا ارومممم خاسم بگم اونکاری ک کردم فقد بخاطر جرات بود..
_هن؟
+ت جرات حقیقت...
_عاهاااااا خوبهههههه.
+ن..نکنه ک فک کردی دوست دارممممم؟(درحال جرخوردن است.)
_کص نگو بیا تووووو.. حالم خوب نیسسسس
+چتههههه؟
همونظور ک داشتیم با هم بحث میکردیم رفتیم تو
_ب تو چههههههه
+خفه شوووووو گوشم کر شدددددددددد
_منم داد زدم تا کر شههه
+رو مخخخمییی
_ احساسمون متقابلهههههههههههه
بقیه:///////
+کصخل..
_کصکش..
*همزمان گفتن.
من رفتم سمتش و اونم اومد سمتم و هر دو یقه همو گرفتیم...
_+: چ کصی گفتیییییی؟
اومدیم پاچه همو بگیریم ک مامانم اومد سمت من و اون دختره ی هرزه اومد سمت جیمین و اون دوتا مارو ا هم جدا کردن..
رفتم کنارش نشستم و مث خودش ب اسمون خیره شدم..
+انقد زود تموم شد؟
_ن. خاسم بگم بیا ت..
اومدم بلند شم ک دستمو کشید و پرت شدم ت بغلش..
_چته اسکللللل..
+هیچی باباااااا ارومممم خاسم بگم اونکاری ک کردم فقد بخاطر جرات بود..
_هن؟
+ت جرات حقیقت...
_عاهاااااا خوبهههههه.
+ن..نکنه ک فک کردی دوست دارممممم؟(درحال جرخوردن است.)
_کص نگو بیا تووووو.. حالم خوب نیسسسس
+چتههههه؟
همونظور ک داشتیم با هم بحث میکردیم رفتیم تو
_ب تو چههههههه
+خفه شوووووو گوشم کر شدددددددددد
_منم داد زدم تا کر شههه
+رو مخخخمییی
_ احساسمون متقابلهههههههههههه
بقیه:///////
+کصخل..
_کصکش..
*همزمان گفتن.
من رفتم سمتش و اونم اومد سمتم و هر دو یقه همو گرفتیم...
_+: چ کصی گفتیییییی؟
اومدیم پاچه همو بگیریم ک مامانم اومد سمت من و اون دختره ی هرزه اومد سمت جیمین و اون دوتا مارو ا هم جدا کردن..
۵.۳k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.