بغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند

بُغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند!
دلمان تنگ شد
وُ قافیـه ها ریخت به هم

من که هرگز به تو نارو نزدم حضرتِ عشق!
پس چرا زندگیِ ساده ی ما ریخت به هم..؟

#امید_صباغ_نو
دیدگاه ها (۱)

بلاتکلیف مانده ایم...نه مرد ماندن هستیم،نه مرد رفتن...فقط هر...

همیشه منتظرت هستمخیال می کنم پشت در ایستاده ای و در میزنیاین...

خسته ام اما کمی با خود مدارا می کنممی نشینم گوشه ای خود را ت...

شده آیا گله از جان به خدایت بکنیو فقط هی نشود هی نشود هی نشو...

حسّ و حال همه‌ی ثانیه‌ها ریخت به همشوق یک رابطه با حاشیه‌ها ...

حسّ و حال همه ی ثانیـه ها ریخت به همشوق یک رابطه با حاشیه ها...

در روزگاری که دل‌ها خسته و چشم‌ها منتظرند، نام تو مثل نسیمی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط