لبخند تو در چشم من انگار شراب است..... این شاعر عاشق...به
لبخند تو در چشم من انگار شراب است..... این شاعر عاشق...به همان،خنده خراب است.
من عاشق عشقم...چه بسوزم...چه بسازم... عشق است...که هر کار کند...عین ثواب است... معشوق اگر...خون مرا ریخت...به حق ریخت... خون ریزی معشوق هم...از روی حساب است
تب کردن تو...مردن من...هر دو بهانه ست.. عشق است...که بین من و تو...در تب و تاب است...
من عاشق عشقم...چه بسوزم...چه بسازم... عشق است...که هر کار کند...عین ثواب است... معشوق اگر...خون مرا ریخت...به حق ریخت... خون ریزی معشوق هم...از روی حساب است
تب کردن تو...مردن من...هر دو بهانه ست.. عشق است...که بین من و تو...در تب و تاب است...
۲.۰k
۱۷ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.