ددیجذابمن

#ددی_جذاب_من

پارت ۹
دیگه اخرای شب بود من خیلی خسته بودم

_جونکوک بسه دیگه خوابم میاد

+میخوای امشب همینجا بخوابی

_ساکت شو تو چرا تا یه ذره بهت رو میدم پرو میشی

+نه من گفتم اگه میخوای تو اتاق رو تخت من بخواب من رو مبل می‌خوابم چون اتاقای دیگه شوفاژاشون خرابه سرما میخوری

وایی یعنی این به فکر من بوده ای خدا نباید باهاش اینجوری حرف میزدم گند زدم رفت

_خیلی خب باشه نه تو رو تخت خودت بخواب من رو مبل می‌خوابم

+نه نمی‌خواد من رو مبل می‌خوابم آخه هر چی باشه من پسرم تحملم از تو بیشتره میترسم یهو شب خوابت نبره بلند شی بیای رو تخت کنار من(نیشخند)

_اع ساکت شو (خنده)

رفتیم پایین و بهشون شب به خیر گفتیم و رفتیم بالا تو اتاق کوک اون رفت رو مبل و منم رو تخت دراز کشیدم هوا بارونی بود کوک خوابیده بود ولی من خوابم نمی‌برد اخیی چطوری رو اون مبله خوابش می‌بره چیزی هم ننداخت روش رفتم یه پتو برداشتم و رفتم سمتش انداختم روش تا سرما نخوره دوباره رفتم رو تخت و دراز کشیدم کم کم خوابم برد و دیگه چیزی نفهمیدم...

ساعت سه شب از خواب بیدار شدم دیدم کوک نیس پس یعنی کجاس دیدم تو ترانس داره بیرونو نگاه می‌کنه و سیگار می‌کشه ایششش اینم که فقط بلده سیگار بکشه هوا هم بارونی بود چون تو ترانس بود بارون روش نمی‌زد پتوشو برداشتم و رفتم سمتش بدون اینکه متوجه بشه انداختمش روش

_هوا سرده سرما میخوری

+چرا نخوابیدی

_خواب بودم با بوی سیگار شما من بیدار شدم(خنده)

+اذیتت می‌کنه خاموشش کنم

_نه بیخیال بابا شوخی کردم

همینطور که سیگارش و میکشید گفت

+فردا قراره با بابام و بابات بریم یه مأموریت بیرون از شهر خب اینطور که معلومه تا چند روز قیافه جذاب منو نمی‌بینی (نیشخند)

_بهتر انگار من خیلی کشته مرده توأم مگه نگفتی روزی دیویس تا دختر زیرتن برو پیش همونا

+چرت نگو برای خودت

_بیا بریم بخوابیم مگه نمیخوای فردا به قول خودت بری ماموریت باید زود بیدار شی

+مث اینکه تو خیلی ناراحت نیستی از اینکه می‌خوام برم

_چرا باید ناراحت باشم اصن به من چه ربطی داره

+اوکی بیا بریم بخوابیم

سیگارش و خاموش کرد و انداخت کنار و بعد دوباره رفتیم خوابیدیم....
دیدگاه ها (۴)

#ددی_جذاب_من پارت ۱۰ از زبان جونکوک:لونا خواب رفت ولی من بید...

#ددی_جذاب_منپارت ۱۱صبح روز بعد از خواب بیدار شدم دیدم نیس نک...

#ددی_جذاب_من پارت ۸از زبان کوک :چقدر کیوت میشه وقتی عصبی میش...

#ددی_جذاب_من پارت ۷رفتم پایین یکم با اونا حرف زدم و خودمو سر...

فیک پدرخوانده پارت۶غذا ها رسیدن جیمین فوری به سمتم اومد و غذ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط