چند پارتی مینسونگ p 14 پارت آخر
چند پارتی مینسونگ p 14 پارت آخر
+یادت باشه من بهت گفتم اون فقط یه آشغاله که باعث کثیف بودن تو میشه
ولی تو از بین من و اون پسره آشغال اون رو انتخاب کردی و االن هم میری
عاقبت تصمیم اشتباهت رو میبنی و بعد به خانواده اش میگی که اون پسر رو
ببرن . اما این یادت باشه از این به بعد تصمیم عاقالنه بگیر....
دیدن دوباره هان گوشم رو کر کرده چشمام رو کور . فقط فقط میخواستم
زودتر ببینمش . اما کسی چی میدونست که سرنوشت چی براشون رقم زده بود
.
*پایان فلش بک*
***
خاطرات ، اتفاقات درستی هستند که توی زمانی درستی رخ دادن . همون
اتفاقات اگه توی زمان خوبی رخ نمیدادن هیچوقت خاطره ای ازشون باقی نمی
موند .... اما خاطراتی که مرورشون یادآور فردی میشد که خودت با دست
های خودت خونش رو بریزی خیلی وحشتناک و ترسناک بود . و من کسی
بودم که خودخواه بود . کسی بودم که فقط به خودم اهمیت دادم و االن خاکستر
مهم ترین فرد زندگیم توی آرامگاه ابدیت خوابیده بود .....
دنیای من به پایان رسیده بود و من فقط مرده متحرکی بودم که منتظر پایان
دفتر سرنوشتم هستم .....
^پایان^
ببخشید اگه بد شد💖
+یادت باشه من بهت گفتم اون فقط یه آشغاله که باعث کثیف بودن تو میشه
ولی تو از بین من و اون پسره آشغال اون رو انتخاب کردی و االن هم میری
عاقبت تصمیم اشتباهت رو میبنی و بعد به خانواده اش میگی که اون پسر رو
ببرن . اما این یادت باشه از این به بعد تصمیم عاقالنه بگیر....
دیدن دوباره هان گوشم رو کر کرده چشمام رو کور . فقط فقط میخواستم
زودتر ببینمش . اما کسی چی میدونست که سرنوشت چی براشون رقم زده بود
.
*پایان فلش بک*
***
خاطرات ، اتفاقات درستی هستند که توی زمانی درستی رخ دادن . همون
اتفاقات اگه توی زمان خوبی رخ نمیدادن هیچوقت خاطره ای ازشون باقی نمی
موند .... اما خاطراتی که مرورشون یادآور فردی میشد که خودت با دست
های خودت خونش رو بریزی خیلی وحشتناک و ترسناک بود . و من کسی
بودم که خودخواه بود . کسی بودم که فقط به خودم اهمیت دادم و االن خاکستر
مهم ترین فرد زندگیم توی آرامگاه ابدیت خوابیده بود .....
دنیای من به پایان رسیده بود و من فقط مرده متحرکی بودم که منتظر پایان
دفتر سرنوشتم هستم .....
^پایان^
ببخشید اگه بد شد💖
۱.۶k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.