چند پارتی مینسونگ p

چند پارتی مینسونگ p 13

» یک ماه بعد «

صدای پاشنه کفش های مادرم چیزی بود که توی این یک ماه اخیر پیش
زمینه سکوت اتاقم میشد و باعث میشد بیشتر بیشتر حالم از خودم بهم بخوره از
اینکه واقعا آدم بد داستان بودم .
+لینویااا عزیزم بیا پایین شامت رو بخور .
.........-
+لینویااا مامان میشنوی چی میگم ؟؟؟
صدای پاشنه کفش هاش مادرم نزدیک تر میشد چشمام روی ماه توی آسمون
قفل شده بود .
+لینویاااا مامان بلندشو بریم یه چیزی بخور .
........-
ثانیه بعد صدای پاشنه کفش های مادرم دورتر دورتر میشد و من دوباره غرق
دنیای خودم شدم . یاد لحظه ای افتادم که به هان قول دادم دنیامون باهم رنگ
میگیره و باهم دنیای خودمون رو میسازیم .
دیدگاه ها (۰)

چند پارتی مینسونگ p 14من فقط میخواستم دنیای خودم و هان رو رن...

چند پارتی مینسونگ p 14 پارت آخر+یادت باشه من بهت گفت...

چند پارتی مینسونگ p 12-پسره احمق....+بابا برای من به پا گذاش...

چند پارتی مینسونگ p 11-هیچ خبری ازش نیست .-فقط اگر ببینمش من...

من خیانت نکردم...

#درخواستی ماشین نگه داشت .. توی اون محله با پیاده رو های خل...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟖(یک روانی) فلش بک به زمان حالا.ت روبه‌رو ی جیمین نشسته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط