از تقدیر سرنوشت غمگین مباش

از تقدیر سرنوشت غمگین مباش

چه بسا سگ هایی بر روی اجساد شیرها رقصیدند

شادی کردند و خود را بزرگ پنداشتند

ولی نمی دانستند شیر، شیر می ماند و سگ، سگ
دیدگاه ها (۷)

اگه رویایی داری باید ازش محافظت کنـیمردم نمی تونن خیلی کارها...

سکوت از نداشتن نیست، از بزرگواریست.برای همین هیچ وقت صدای خد...

~نَهْـ مْـیْخوٰامـْ کِهـْ کَسْیـْ وٰاسَمْـ بِمْیْرِهـْ~~نَهـ...

دوستون دالــــــــم♥♥♥

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

چپتر ۷ _ آغاز یک رویاسال های دانشگاه مثل یک فیلم سریع از مقا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط