باز هم شعر ومن و یک غزل تکراری
باز هم شعر ومن و یک غزل تکراری
قصه ی عشق پر از حادثه تکراری
پای در گود رفاقت بنهی می فهمی
قصه آن جور نباشدکه تو می پنداری
عشق صیاد زبردست ودل غافل من
یاکریمی که فقط بوده ته انباری
حق من را بده ای عشق و برو از بر من
چند میگیری که دست ازسر من برداری
قصه ی عشق پر از حادثه تکراری
پای در گود رفاقت بنهی می فهمی
قصه آن جور نباشدکه تو می پنداری
عشق صیاد زبردست ودل غافل من
یاکریمی که فقط بوده ته انباری
حق من را بده ای عشق و برو از بر من
چند میگیری که دست ازسر من برداری
- ۳۲۲
- ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط