آهسته زمان رفته و برگشت ندارد

آهسته زمان رفته و برگشت ندارد
خوب و بدمان رفته و برگشت ندارد
عمری که فقط با غم دنیا سپری شد
چون آب روان رفته و برگشت ندارد
دیگر به سر آمد همه ایام جوانی
سیمای جوان رفته و برگشت ندارد
شد کار دل خسته‌ی ما حسرت این‌که
این رفته و آن رفته و برگشت ندارد
بیهوده نگردید به دنبال خوشی ها
شادی ز جهان رفته و برگشت ندارد
گویی غم هجران عزیزان شده عادت
انگار که جان رفته و برگشت ندارد
دیدگاه ها (۱)

چطوره

عشق من

انسان را هرگز مرگی نرسیده جز به نیش رؤیاهای بی‌ثمرفرونشسته ب...

همنیشین گل شدم دیدم که خارم سال ها تازه فهمیدم که غمخواری ند...

آهسته زمان رفته و برگشت نداردخوب و بدمان رفته و برگشت نداردع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط