پارت
پارت ۱
فصل دوم
همه چیز شروعی تازه برای جین ائه بود
مدرسه میرفت میخندید
دوستای خوبی پیدا کرده بود
دیگه تنها نبود
ولی هنوزم اینکه نمیتونست راه بره آزارش میداد
تابستون اومده بود
مدارس تمام شده بود
از اون اتفاق دوسال میگذره و الان جین ائه ۱۷ سالش شده
موهاش و رنگ کرده
و زندگی جدیدی به عنوان جین ائه جدید درست کرده و خیلی خوشحال درکنار پدرومادرش زندگی میکنه
_______________________________
پسرا برند های مخصوص خودشونو زده بودن که خیلی هم موفق بود
علاوه بر برند اونا کمپانی های خودشونو زده بودن
و الان قراردادشون با هایب تموم شده بود
اونا دیگه قرارداد و تمدید نکردن
ولی بازم آدم های معروفی بودن
شاید الان هرکی کاره خودشو میکرد ولی همیشه باهم بودن و هرازگاهی باهم به لایو میومدن
اونا نمیذاشتن ارمیا فکر کنن
که دیگه باهم نیستن
اونا زندگی شادی داشتن
و از همه مهمتر از هایب جدا شدن و الان همه چی براشون عالی شده بود
همه چی خوب پیش میرفت
ولی همه چی از اونجایی شروع شد که جونگکوک و تهیونگ میانه اشون شکرآب شده بود
اونم سر یه چیز کاملا مسخره
تهیونگ میگفت جونگکوک به من و خانواده ام توهین کرده
ولی اینجوری نبود
جونگکوک فقط و فقط یه شوخی کوچیک درمورد خواهر تهیونگ کرده بود فکر نمیکرد تهیونگ انقدر ناراحت بشه
تهیونگ حسابی از طریق کمپانی و برندش پول دراورده بود و خیلی پولدار شده بود همه چی داشت و شاید اینکه الان از قبل هم پولدار تر شده بود مغرورش کرده
تهیونگ با جونگکوک حسابی سر لج افتاده بود و همش توی این فکر بود که چطور باید تلافی کنه
شاید جونگکوک حرف کوچیکی از روی شوخی زده بود ولی تهیونگ حسابی بزرگش کرده بود و این شروع تمام ماجرا شد
............................
فصل دوم
همه چیز شروعی تازه برای جین ائه بود
مدرسه میرفت میخندید
دوستای خوبی پیدا کرده بود
دیگه تنها نبود
ولی هنوزم اینکه نمیتونست راه بره آزارش میداد
تابستون اومده بود
مدارس تمام شده بود
از اون اتفاق دوسال میگذره و الان جین ائه ۱۷ سالش شده
موهاش و رنگ کرده
و زندگی جدیدی به عنوان جین ائه جدید درست کرده و خیلی خوشحال درکنار پدرومادرش زندگی میکنه
_______________________________
پسرا برند های مخصوص خودشونو زده بودن که خیلی هم موفق بود
علاوه بر برند اونا کمپانی های خودشونو زده بودن
و الان قراردادشون با هایب تموم شده بود
اونا دیگه قرارداد و تمدید نکردن
ولی بازم آدم های معروفی بودن
شاید الان هرکی کاره خودشو میکرد ولی همیشه باهم بودن و هرازگاهی باهم به لایو میومدن
اونا نمیذاشتن ارمیا فکر کنن
که دیگه باهم نیستن
اونا زندگی شادی داشتن
و از همه مهمتر از هایب جدا شدن و الان همه چی براشون عالی شده بود
همه چی خوب پیش میرفت
ولی همه چی از اونجایی شروع شد که جونگکوک و تهیونگ میانه اشون شکرآب شده بود
اونم سر یه چیز کاملا مسخره
تهیونگ میگفت جونگکوک به من و خانواده ام توهین کرده
ولی اینجوری نبود
جونگکوک فقط و فقط یه شوخی کوچیک درمورد خواهر تهیونگ کرده بود فکر نمیکرد تهیونگ انقدر ناراحت بشه
تهیونگ حسابی از طریق کمپانی و برندش پول دراورده بود و خیلی پولدار شده بود همه چی داشت و شاید اینکه الان از قبل هم پولدار تر شده بود مغرورش کرده
تهیونگ با جونگکوک حسابی سر لج افتاده بود و همش توی این فکر بود که چطور باید تلافی کنه
شاید جونگکوک حرف کوچیکی از روی شوخی زده بود ولی تهیونگ حسابی بزرگش کرده بود و این شروع تمام ماجرا شد
............................
- ۵.۶k
- ۲۰ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط