دیدم پشت بوته ها تکون میخوره خودمو اماده کردم که یهو دیدم ات از ...

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:⁹¹
-″ دیدم پشت بوته ها تکون میخوره خودمو اماده کردم که یهو دیدم ا.ت از پشت بوته ها در اومد″
-فکر کردم جانگ شیکه(پوکر)
+اوهووو انتظار نداشتی ملکت باشه نه؟ حالا که نمیخوای من باشم میرم پس!
که یهو جونگ‌کوک دست ا.تو گرفت و کشید توی بغل خودش و صورتشو بهش نزدیک کرد
-نمیخواد بری! همین که من میگم به حرف پادشاهت گوش کن دخترم!
+چی؟ دخترم؟ اوووووووووو پسر جون پیشرفت کردی
-باتو بودن باعث پیشرفتم میشه
+این لاس زدنارو تموم کن مرد گنده ناسلامتی بچه داری
-من حتی اگه ۱۰۰ سالم هم بشه بازم با تو لاس میزنم
+باشه باشه سرورم!
جونگ کوک رفت نزدیک و ل*باشو کذاشت روی ل*بای ا.ت و نرم میبوسید بعد یه مین نفس کم اوردن که جدا شدن
+ بیا بریم الان نگران میشن
-هرچی بانوم بگه!
(شب)
دیدگاه ها (۳)

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃𝐏𝐚𝐫𝐭:⁹²+″توی چادر نشسته بودم و یورام توی ...

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃𝐏𝐚𝐫𝐭:⁹³(صبح)-″ وقتی بیدار شدم دیدم ا.ت خو...

بچها میدونم خیلی منتظرین ولی این روزا ذهنم خیلی مشغوله و اصل...

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃𝐏𝐚𝐫𝐭:⁹⁰"جانگ شیک" "کل فرانسه رو گشتم ولی ...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

قلب یخیپارت ۱۱بچه ها علت اینکه دیر به دیر می‌زارم اینه که سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط