گوناگون sanatoramir

دیدگاه ها (۲۷)

رفتَم قبرِستان و اَز اَهالی آنجا پُرســـــــیدَم مَدارکِ لاز...

امروز آنقدر سرگرم دوست داشتن زندگی باشکه هیچ فرصتی برای نفرت...

دخترگفت: شنیدم داری إزدواج میکنی؟؟ مبارکه ؛ خوشحال ...

شب بود پسری تصادف کرد...خون زیادی ازش رفته بود،لحظه های آخرش...

🔺فرشته رضایی🔺طنزیم| @tanzym_ir#ایران #عکس_نوشته #زن

Tick_Tock

🤙🏻ɴᴇᴡ ᴘᴏꜱᴛʏᴏᴜ ʜɪᴛ ᴍᴇ ꜱᴏ ʜᴇʏ ʜᴇʏ, ꜱᴏ ʜᴇʏ ɪ'ᴍ ᴏᴋᴀʏ ʙᴜᴛ ɪ'ᴍ ꜱᴛɪ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط