شب بود پسری تصادف کرد...خون زیادی ازش رفته بود،لحظه های آ
شب بود پسری تصادف کرد...خون زیادی ازش رفته بود،لحظه های آخرش گوشیشو برداشت برداشت،نوشت:میای بریم؟یکی ارسال کرد به رفیقش یکی واسه عشقش..
عشقش جواب داد این موقع شب بگیر بخواب بای...
رفیقش جواب داد کجا؟؟تنها نری وایستا منم بیام..
پسر لبخندی زد و چشاشو بست...
#SANATOR_AMIR
عشقش جواب داد این موقع شب بگیر بخواب بای...
رفیقش جواب داد کجا؟؟تنها نری وایستا منم بیام..
پسر لبخندی زد و چشاشو بست...
#SANATOR_AMIR
۲.۶k
۱۲ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.