پارت 7
هانی افسر کیم لطفا مواظب اون پسره باشید من هنوز باهاش کار دارم
نامجون تا حالا ندیدم که شما واسه یه پسر با من اینجوری حرف بزنید
افسر کیم موضوع که فقط اون پسر نیست راستش رو بخواین اون پسر آقای کیم و رئیس اون رو به من امانت داده نباید بلایی سرش بیاد
باشه هانی درکت میکنم فقط یه سوال میخواستم ازت بپرسم تو که از اون پسره خوشت......
افسر کیم
باشه فهمیدم متاسفم نباید اینجوری میگفتم
اشکال نداره راستش توی پرونده کیم جانگ وو هنوز گیر کردم میخواستم باهاتون حرف بزنم
البته ولی قبلش بریم سالن غذاخوری
باشه بریم
جین ویو
خدا رو شکر اون دختره اومد و گرنه الان از اونجا زنده بیرون نمیومدم
آره درست میگی راستش خودمون هم بعضی وقتا اون قدر خسته میشیم که بیهوش میشیم
جیمین ببینم جین تو چرا اومدی پلیس بشی این کار هر کسی نیست میدونی دیگه مخصوصا برای کسایی که توی این سازمان هستن
این که دست خودم نیست من میخواستم بازیگر بشم ولی پدرم گفت که نمیتونم این کار رو انجام بدم و این فقط یه حوسه من قبول نمیکردم اما اون اینبار همه کارت های بانکیم رو مسدود کرد و ماشین و خونم رو هم گرفت و گفت حداقل یه سال باید توی اینجا کار کنم بعد هم اگه هنوز قبول نکردم میتونم برگردم
جیمین هه جالبه واقعا
کوک آره هی پسرا اونجا رو نگاه کنید افسر کیم و پارک باهم میان
جیمین آره دیگه البته که میان میدونی توی مرکز اونا رو باهم شیپ میکنند
جین نمیدونم چرا وقتی این موضوع رو شنیدم یکم عصبانی شدم اما چرا چرا باید عصبانی بشم
کوک آره افسر کیم اوایل وقتی که میومد اینجا فقط با نامجون حرف میزد شاید بعدا با هم باشن کی ميدونه
دیگه تحمل نکردم و داد کشیدم نهههه خیررررر
همه برگشتن و بهمون نگاه کردند
کوک چت شده تو جین
جیمین ببینم نکنه تو هانی رو دوست داری
جین هانی
کوک جیمین نمیشه یه بار زبونت رو گاز بگیری
جین پس اسمش هانی هست
کوک آره ولی تا حالا هیچ کس اینجوری صداش نزده منم یه بار وقتی که پدرت اون رو صدا میزد شنیدم
جین شما ميدونید که اون چرا اینجوریه چرا اینقدر سرده
جیمین جوری که من شنیدم میگن که پدر و مادرش توسط فردی به اسم کیم جانگ وو کشته شده
کوک آره شايعاتی هست که میگه کیم جانگ وو پدر و مادرش رو جلوی چشماش سوزونده بخاطر همین هانی تحمل دیدن آتش رو نداره
جین این کیم جانگ وو کیه
جیمین یکی از بزرگترین مافیاهای کره بوده و از مادر هانی خوشش اومده اما وقتی مادرش اونو رد کرده اونم اهد بسته که اونا رو جلوی چشم فرزندشون بسوزونه
جین ویو
واقعا داستان زندگی غم انگیزی داشت نمیدونم چرا احساس می کردم ناراحتم شاید دلم براش سوخته
با تکون دادن یکی از افکارم اومدم بیرون جیمین به جایی اشاره کرد سرم رو برگردوندم که.....
نامجون تا حالا ندیدم که شما واسه یه پسر با من اینجوری حرف بزنید
افسر کیم موضوع که فقط اون پسر نیست راستش رو بخواین اون پسر آقای کیم و رئیس اون رو به من امانت داده نباید بلایی سرش بیاد
باشه هانی درکت میکنم فقط یه سوال میخواستم ازت بپرسم تو که از اون پسره خوشت......
افسر کیم
باشه فهمیدم متاسفم نباید اینجوری میگفتم
اشکال نداره راستش توی پرونده کیم جانگ وو هنوز گیر کردم میخواستم باهاتون حرف بزنم
البته ولی قبلش بریم سالن غذاخوری
باشه بریم
جین ویو
خدا رو شکر اون دختره اومد و گرنه الان از اونجا زنده بیرون نمیومدم
آره درست میگی راستش خودمون هم بعضی وقتا اون قدر خسته میشیم که بیهوش میشیم
جیمین ببینم جین تو چرا اومدی پلیس بشی این کار هر کسی نیست میدونی دیگه مخصوصا برای کسایی که توی این سازمان هستن
این که دست خودم نیست من میخواستم بازیگر بشم ولی پدرم گفت که نمیتونم این کار رو انجام بدم و این فقط یه حوسه من قبول نمیکردم اما اون اینبار همه کارت های بانکیم رو مسدود کرد و ماشین و خونم رو هم گرفت و گفت حداقل یه سال باید توی اینجا کار کنم بعد هم اگه هنوز قبول نکردم میتونم برگردم
جیمین هه جالبه واقعا
کوک آره هی پسرا اونجا رو نگاه کنید افسر کیم و پارک باهم میان
جیمین آره دیگه البته که میان میدونی توی مرکز اونا رو باهم شیپ میکنند
جین نمیدونم چرا وقتی این موضوع رو شنیدم یکم عصبانی شدم اما چرا چرا باید عصبانی بشم
کوک آره افسر کیم اوایل وقتی که میومد اینجا فقط با نامجون حرف میزد شاید بعدا با هم باشن کی ميدونه
دیگه تحمل نکردم و داد کشیدم نهههه خیررررر
همه برگشتن و بهمون نگاه کردند
کوک چت شده تو جین
جیمین ببینم نکنه تو هانی رو دوست داری
جین هانی
کوک جیمین نمیشه یه بار زبونت رو گاز بگیری
جین پس اسمش هانی هست
کوک آره ولی تا حالا هیچ کس اینجوری صداش نزده منم یه بار وقتی که پدرت اون رو صدا میزد شنیدم
جین شما ميدونید که اون چرا اینجوریه چرا اینقدر سرده
جیمین جوری که من شنیدم میگن که پدر و مادرش توسط فردی به اسم کیم جانگ وو کشته شده
کوک آره شايعاتی هست که میگه کیم جانگ وو پدر و مادرش رو جلوی چشماش سوزونده بخاطر همین هانی تحمل دیدن آتش رو نداره
جین این کیم جانگ وو کیه
جیمین یکی از بزرگترین مافیاهای کره بوده و از مادر هانی خوشش اومده اما وقتی مادرش اونو رد کرده اونم اهد بسته که اونا رو جلوی چشم فرزندشون بسوزونه
جین ویو
واقعا داستان زندگی غم انگیزی داشت نمیدونم چرا احساس می کردم ناراحتم شاید دلم براش سوخته
با تکون دادن یکی از افکارم اومدم بیرون جیمین به جایی اشاره کرد سرم رو برگردوندم که.....
۶۰.۷k
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.