نامه ای برای مادر
نامه_ای_برای_مادر_
مادرم...
حواست به دختر کوچولو زندگی ات هست؟
دخترکت در اوج جوانی پیر شده
مادرم....
دخترکت دارد آرام آرام میمیرد
نمیبینی خط های روی پیشانی ام را؟؟؟
نمیبینی دیگر هیچ میلی به آرایش کردن ندارم؟
نمیبینی پریشانی موهایم را؟؟
نمیبینی کز میکنم گوشه تخت خوابم؟؟؟
نمیبینی غصه چشمانم را؟؟؟
نمیبینی دیگر هیچ چیزی برایم قشنگ نیست؟؟
مادرم....
اصلا آخرین باری که دخترکت از ته دل برایت خندید را یادت هست؟؟
مادرم....
نمیبینی دیگر از آن دخترک شیطون و لجباز خیلی وقت است خبری نیست...
مادرم ....
دخترک بره ات میان این گرگ های زمانه زخمی شده است....
قلب دخترکت هزار تکه شد از بس آن را شکستند
مادرم....
چادرت را باز کن....
میخواهم سرم را روی سینه ات بگذارم،دنیا دنیا اشک بریزم....
مادرم....
حواست به دخترکت باشد
دخترک دارد آرام آرام میمیرد
#امیرعلی_اسدی #از #زبان #یک #دختر
مادرم...
حواست به دختر کوچولو زندگی ات هست؟
دخترکت در اوج جوانی پیر شده
مادرم....
دخترکت دارد آرام آرام میمیرد
نمیبینی خط های روی پیشانی ام را؟؟؟
نمیبینی دیگر هیچ میلی به آرایش کردن ندارم؟
نمیبینی پریشانی موهایم را؟؟
نمیبینی کز میکنم گوشه تخت خوابم؟؟؟
نمیبینی غصه چشمانم را؟؟؟
نمیبینی دیگر هیچ چیزی برایم قشنگ نیست؟؟
مادرم....
اصلا آخرین باری که دخترکت از ته دل برایت خندید را یادت هست؟؟
مادرم....
نمیبینی دیگر از آن دخترک شیطون و لجباز خیلی وقت است خبری نیست...
مادرم ....
دخترک بره ات میان این گرگ های زمانه زخمی شده است....
قلب دخترکت هزار تکه شد از بس آن را شکستند
مادرم....
چادرت را باز کن....
میخواهم سرم را روی سینه ات بگذارم،دنیا دنیا اشک بریزم....
مادرم....
حواست به دخترکت باشد
دخترک دارد آرام آرام میمیرد
#امیرعلی_اسدی #از #زبان #یک #دختر
۲۸۱
۲۷ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.