من شبیه کوهم اما از وسط تا خورده ام

من شبیه کوهم امّا از وسط تا خورده ام ...

تو تصوّر می کنی چوبِ خدا را خورده ام ...

نه! خیال بد نکن، چوب خدا اینگونه نیست ...

من هرآنچه خورده ام از دست دنیا خورده ام ...

ساده از من رد نشو ای سنگدل، قدری بایست ...

من همان « فرش ِ گران سنگم » ، فقط پا خورده ام ...

قطره ام امّا هزاران رود ِ جاری در من است ...

غرق در دلشوره ام انگار دریا خورده ام ..

دائما در حال تغییرم ، بپرس از آینه ...

بارها از دیدن تصویر خود جا خورده ام ...
دیدگاه ها (۲۶)

دل که بگـیــــرد ...مغـز هرچقــدر هـم ...که فـــرمان دهد ......

یه آرزو هایی در زندگـی هسـت ...که بایــد ازآنهــا گذشـــت .....

حال آدم که دست خودش نیست...عکسی می بیند ...ترانه ای می شنود ...

آخـر شــــب هــا ...وقت هجوم دردهاست .. دردهای پنهان شده ......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط