یکم که بیشتر دقت کردم این جیمین نیست(خب مینا که یادتونه م

یکم که بیشتر دقت کردم این جیمین نیست(خب مینا که یادتونه میشه زن قبلی جیمین و جیمین میشه بردار کوک ولی میونه خوبی با مامانش ‌و جونگکوک نداره)
دست خودم نبود رفتم سمتشون
جونگکوک:دست زنمو ول کن
جیمین:او باشه فقد خواستم برسونمش وسط خیابون تنها بود
ات:مرسی جیمین من با کوک میرم دیگه فعلا
ویو جونگکوک
دست ات گرفتم کشوندم خونه
ات:دستم درد گرف ول کن
جونگکوک:ات
ات:بله
جونگکوک:دوست دارم
ویو ات
یهو دیدم داره منو میبوسه و بعدش ولم کرد دروغ چرا عاشقشم ولی باید جیمین تقاص کاری که زنش باهام کرد پس بده در اصل اونا باعث شدن من حافظم از دست بدم
ویو جیمین
الکی غیرتی شده جوجه حقیقتش من ات دوست ندارم از بینا خوشم میاد(فیلم ترکی و فیلم هندی باهم قاطی کردم )
ولی خب ات بد نیست(پسرم از اخر یکیشون انتخاب کن:/)
ویو ات
ات:منم دوست دارم
کوک بغلم کرد
ویو فردا
بیدار شدم دیدم جونگکوک نیست فهمیدم رفته شرکت(بچه ها از اون کارا نکردن فقد من حال نداشتم ادامه بدم زدم ویو فردا)
بلند شدم دست صورتم شستم حاضر شدم رفتم سمت خونه جنی
جنی:چه عجب بالاخره اومدی ی سری بهمون بزنی
ات:انقد غر نرن
جنی:اینارو ولش فردا شب ی مهمونی گرفتم همه هستن چون خانواده بینا و جیمین جونگکوک سهام داری شرکتمن اونا هم هستن(جونگکوک جیمین بینا اینا شرکت طراحی لباس از اینجور چیزا دارن)