ا.ت ویو
ا.ت ویو
منو جونگ کوک آبمیوه خوردیم
جونگ کوک: تو گرمت نیست
ا.ت: هان چرا
جونگ کوک: ا.ت
ا.ت: جونم کوکی
جونگ کوک: بهت نیاز دارم بریم تو کارش
ا.ت: منم همینطور
جونگ کوک ویو
ا.ت رو بغلش کرد و بردش تو اتاق و درو قفل کرد
الی: ایول
تهیونگ: هورااااااا بلاخره باهم میخوان رابطه داشته باشن نظرت چیه منو توهم بریم تو کارش
الی: ن نه
تهیونگ: باشه بابا شوخی کردم(خند)
فردا صبح ات ویو
از خواب بیدار شدم دیدم لختم جونگ کوک هم لخته منو از پشت بغل کرده
جیغ بنفشی زدم که باعث شد جونگ کوک بیدار شه
جونگ کوک: چیش..... یاااااا تو چرا پیش من خوابیدی چرا لختی
ا.ت: آییییییی خودتم لختی ها
جونگ کوک: وات د فاخ دیشب باهم رابطه داشتیم
ا.ت: میشه دیگه راجب دیشب حرف نزنی
جونگ کوک ویو
پاشدم لباس پوشیدم
ا.ت: حالا برو بیرون من لباسم و بپوشم
جونگ کوک: اوکی
منو جونگ کوک آبمیوه خوردیم
جونگ کوک: تو گرمت نیست
ا.ت: هان چرا
جونگ کوک: ا.ت
ا.ت: جونم کوکی
جونگ کوک: بهت نیاز دارم بریم تو کارش
ا.ت: منم همینطور
جونگ کوک ویو
ا.ت رو بغلش کرد و بردش تو اتاق و درو قفل کرد
الی: ایول
تهیونگ: هورااااااا بلاخره باهم میخوان رابطه داشته باشن نظرت چیه منو توهم بریم تو کارش
الی: ن نه
تهیونگ: باشه بابا شوخی کردم(خند)
فردا صبح ات ویو
از خواب بیدار شدم دیدم لختم جونگ کوک هم لخته منو از پشت بغل کرده
جیغ بنفشی زدم که باعث شد جونگ کوک بیدار شه
جونگ کوک: چیش..... یاااااا تو چرا پیش من خوابیدی چرا لختی
ا.ت: آییییییی خودتم لختی ها
جونگ کوک: وات د فاخ دیشب باهم رابطه داشتیم
ا.ت: میشه دیگه راجب دیشب حرف نزنی
جونگ کوک ویو
پاشدم لباس پوشیدم
ا.ت: حالا برو بیرون من لباسم و بپوشم
جونگ کوک: اوکی
۱۵.۷k
۰۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.