عمارت عشق پارت 4
چاره ای نداشتم ک
مجبورم کرد!
کوک:خب خانم پارک.. بریم سمت کافه تا درباره ساختمون حرف بزنیم..
آچا ویو
ودف... برگام چقد سریع بود تغییر مودش!
یکم تعجب کردم ولی
آچا:حتما آقای جئون!
کوک:لطفا رسمی باهام حرف نزن.. دوست ندارم اینجوری باهام صحبت شه.. و بنظر میاد تو هم اینطور باشی.. درست میگم؟
مردک چقد شخصیت شناسیش بالاست!
آچا:حتما...
کوک:ج.. جونگکوک هستم.. کوک صدام بزن آچا
آچا:اوهوم..
رفتیم تو کافه.. کلی سوال ذهنمو درگیر کرده بود
آچا:عااامممم این کافه مال خودته؟
کوک:آره.. چطور؟
آچا:همینطوری.. معماریش عالیه!
کوک:(خنده) خب چی میخوری؟
چه خوشگل میخندههههه مث خرگوشاسسسس
آچا:قهوه لطفا..
کوک ویو
اون یه قهوه سفارش داد.. انتخابش عالیه..
کوک:عذر میخوام..
رفتم سمت گارسون
یه پودر خواب آور بهش دادم که بریزه تو قهوه آچا تا بتونم ببرمش خونه..
درییینگ(صدای گوشی)
کیه دیگه
پیام ازطرف جیمین
سلام چطوری..
آچا پیش توعه؟ میخواستم باهاش حرف بزنم دیدم خونه نیست
منم براش نوشتم
سلام جیمی..
آره پیشمه یه یک ساعت دیگه میخوام ببرمش خونم.. مشکلی نیس؟
پیام ازطرف جیمین
اوکیه
خیالم راحت شد پیشته!
خب اینم از جیمین
کوک:خب آچا بیا قهوه ات!
آچا:مرسیییی
کوک:سلیقه ات تو انتخاب قهوه عالیه!
آچا:مرسی:)
کوک:خب قهوه ات رو بخور ک سریع بریم سراغ کار
آچا ویو
قهوه ای که بهم داد خیلی خوشمزه بود! عاشقش شدم
ولی داره خوابم میگیره
ینی بد نمیشه؟
هووف...
آچا:عااام کوکیا
کوک:کوکی؟
آچا:(خنده) یاااا بیخیال... چیزه.. میتونم بخوابم تو ماشینت؟ خوابم میاد
کوک:راحت باش بیا سوییچ ماشین مشکیه اس
رفتم سمت ماشین
چقد ماشینش خوشگله
رفتم سمت ماشین و خوابیدم..
کوک ویو
وقتی رفت خوابید و مطمئن شدم که خوابه گازشو دادم سمت خونه
رسیدم خونه..
بهش دقت نکردم ولی خیلی خوشگله..
براید گرفتمش و بردمش سمت اتاقش
گوشیشو ازش نمیگیرم..
بهرحال با گوشیش کلی کار داره! (چقد بچم درکش بالاسسس)
(یک ساعت بعد)
آچا ویو
هوووف... چقد خوابیدم:/
وایسا
من کجام؟
یا ابلفضل بنگتن•_•
فکنم اومدم بهشت.
نه وایسا
این عکس کوک نی؟
گوه خوردم
خود جهنمههههه:///
پدصگ منو چجوری آورد اینجا؟ :/
کوک:هو.. عه بیدار شدی؟
آچا:•_•یا ابلفضل چرا لختی؟
کوک:مثلا خونمه عا؟
آچا:پس منو آوردی؟
کوک:عاره
آچا:چ جذابی:/
کوک:مرض، نگران نیستی ک شاید گروگانی چیزی باشی؟
آچا:نه:/
کوک:خیلی بیخیالی:/
آچا:خب وایسا اینجا قانون و اینا نداره؟
کوک:نع:/
آچا:گوشیم؟
کوک:رو مبل کناریته
آچا:نمیخای ازم بگیریش؟
کوک:چرا باید اینکارو بکنم؟
برا پارت بعد شرط نداریم
تا آخر این هفته میزارم
مجبورم کرد!
کوک:خب خانم پارک.. بریم سمت کافه تا درباره ساختمون حرف بزنیم..
آچا ویو
ودف... برگام چقد سریع بود تغییر مودش!
یکم تعجب کردم ولی
آچا:حتما آقای جئون!
کوک:لطفا رسمی باهام حرف نزن.. دوست ندارم اینجوری باهام صحبت شه.. و بنظر میاد تو هم اینطور باشی.. درست میگم؟
مردک چقد شخصیت شناسیش بالاست!
آچا:حتما...
کوک:ج.. جونگکوک هستم.. کوک صدام بزن آچا
آچا:اوهوم..
رفتیم تو کافه.. کلی سوال ذهنمو درگیر کرده بود
آچا:عااامممم این کافه مال خودته؟
کوک:آره.. چطور؟
آچا:همینطوری.. معماریش عالیه!
کوک:(خنده) خب چی میخوری؟
چه خوشگل میخندههههه مث خرگوشاسسسس
آچا:قهوه لطفا..
کوک ویو
اون یه قهوه سفارش داد.. انتخابش عالیه..
کوک:عذر میخوام..
رفتم سمت گارسون
یه پودر خواب آور بهش دادم که بریزه تو قهوه آچا تا بتونم ببرمش خونه..
درییینگ(صدای گوشی)
کیه دیگه
پیام ازطرف جیمین
سلام چطوری..
آچا پیش توعه؟ میخواستم باهاش حرف بزنم دیدم خونه نیست
منم براش نوشتم
سلام جیمی..
آره پیشمه یه یک ساعت دیگه میخوام ببرمش خونم.. مشکلی نیس؟
پیام ازطرف جیمین
اوکیه
خیالم راحت شد پیشته!
خب اینم از جیمین
کوک:خب آچا بیا قهوه ات!
آچا:مرسیییی
کوک:سلیقه ات تو انتخاب قهوه عالیه!
آچا:مرسی:)
کوک:خب قهوه ات رو بخور ک سریع بریم سراغ کار
آچا ویو
قهوه ای که بهم داد خیلی خوشمزه بود! عاشقش شدم
ولی داره خوابم میگیره
ینی بد نمیشه؟
هووف...
آچا:عااام کوکیا
کوک:کوکی؟
آچا:(خنده) یاااا بیخیال... چیزه.. میتونم بخوابم تو ماشینت؟ خوابم میاد
کوک:راحت باش بیا سوییچ ماشین مشکیه اس
رفتم سمت ماشین
چقد ماشینش خوشگله
رفتم سمت ماشین و خوابیدم..
کوک ویو
وقتی رفت خوابید و مطمئن شدم که خوابه گازشو دادم سمت خونه
رسیدم خونه..
بهش دقت نکردم ولی خیلی خوشگله..
براید گرفتمش و بردمش سمت اتاقش
گوشیشو ازش نمیگیرم..
بهرحال با گوشیش کلی کار داره! (چقد بچم درکش بالاسسس)
(یک ساعت بعد)
آچا ویو
هوووف... چقد خوابیدم:/
وایسا
من کجام؟
یا ابلفضل بنگتن•_•
فکنم اومدم بهشت.
نه وایسا
این عکس کوک نی؟
گوه خوردم
خود جهنمههههه:///
پدصگ منو چجوری آورد اینجا؟ :/
کوک:هو.. عه بیدار شدی؟
آچا:•_•یا ابلفضل چرا لختی؟
کوک:مثلا خونمه عا؟
آچا:پس منو آوردی؟
کوک:عاره
آچا:چ جذابی:/
کوک:مرض، نگران نیستی ک شاید گروگانی چیزی باشی؟
آچا:نه:/
کوک:خیلی بیخیالی:/
آچا:خب وایسا اینجا قانون و اینا نداره؟
کوک:نع:/
آچا:گوشیم؟
کوک:رو مبل کناریته
آچا:نمیخای ازم بگیریش؟
کوک:چرا باید اینکارو بکنم؟
برا پارت بعد شرط نداریم
تا آخر این هفته میزارم
۹.۳k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.