نظم جهانم را به هم می زد نبودنش

نظم جهانم را به هم می زد نبودنش...
یک قدم دور می شد،
یک دنیا دلتنگش می شدم!
دیدگاه ها (۱)

#پاییزمی نوازد روی رنگینه ی هزار لای احساس، برگ برگ دل می لغ...

من مناجات درختان را هنگام سحررقص عطر گل یخ را با بادنفس پاڪ ...

#پاییزانارهایش را باید به زمستان ببردتو نیامدی تاپیش پایت بش...

#درشهر

عمر من غارت شد و غارتگر از من دور شدمن صبوری کردم و تاراج گر...

سلام حضرتِ گره گشا مهدی جانزندگی هایمان فقط دست ...

از روزی که قدم به دنیا گذاشتی، زندگی من روشن تر و زیباتر شد....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط