شب سنگینه قبول...
شب سنگینه قبول...
شب کُشندهست قبول...
اصلا اینم که خیلی از فلاسفه
و عقلا بر این اعتقادن که
« اگه خواستی بری ، شبونه برو» هم قبول...
اما وقتی که دیگه نه سَرِ شبه،
نه نصفه شبه،
نه دیرِ شب ،
اونموقعست که مصیبت شروع میشه...
وقتی به تَـهِ شب میرسی
و چشمات هنوز خیرهان به سقف ،
یا به صفحهی گوشیت و مرور خاطرهها ...
کاری ازت برنمیاد جز کلنجار رفتن با خودت و چشمات، بدترش اینجاست که آسمون دلتم ابری باشه و ندونی چندتا ستاره باید بشمری تا تموم شه این کابوس بیداری...!
#علی_سید_صالحی
شب کُشندهست قبول...
اصلا اینم که خیلی از فلاسفه
و عقلا بر این اعتقادن که
« اگه خواستی بری ، شبونه برو» هم قبول...
اما وقتی که دیگه نه سَرِ شبه،
نه نصفه شبه،
نه دیرِ شب ،
اونموقعست که مصیبت شروع میشه...
وقتی به تَـهِ شب میرسی
و چشمات هنوز خیرهان به سقف ،
یا به صفحهی گوشیت و مرور خاطرهها ...
کاری ازت برنمیاد جز کلنجار رفتن با خودت و چشمات، بدترش اینجاست که آسمون دلتم ابری باشه و ندونی چندتا ستاره باید بشمری تا تموم شه این کابوس بیداری...!
#علی_سید_صالحی
۱.۵k
۱۸ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.