شیر قهوه

𓇼 ⋆.˚ 𓆉 𓆝 ˚.˚ 𓇼

شیر قهوه
پارت دو

ی : خدااااااا شیباللللللل کیهههههه؟
( ی چیز کاملا بی ربط ولی مهم : یونا هم قاضیه هم کاراگاهه هم وکیله )
که یهو گوشی رو ی نگاه انداخت
ی : عههههه جینه ( مودش کاملا عوض شد )
[ ی چیزی جین و یونا بیشتر وقتا باهم حرف میزنن و بیشتر وقتا باهم درد و دل میکنن]
جواب داد....
ج : سلام یونااااااا
ی : سلاممممم جینننننن
ج : خوبی؟ چه خبرا ؟
ی : خوبم تو چه خبر؟
ج : والا فقط شایعات رو بیشتر و بیشتر میکنن الان شکایت کردن که من قتل کردم و دنبال وکیلم وکیل خوب سراغ داری؟
ی : جین * سرد و جدی *
ج : بله؟
ی : من اینجا شلغمم؟ من به این خوبی ایششششش لیاقت نداری
ج : نه نه من میدونم تو چقدر خوبی فقط نمیخواستم مزاحمت بشم خوب وکیلم میشی؟
ی : اوکیه فقط کجایی؟
ج : تو چی؟ کجایی؟
ی : خوب من بخاطر این پرونده اومده بودم آلمان تو کجایی؟
ج : من کره هستم
ی : اوکیه امشب پرواز میگیرم فردا اونجام فقط میشه بیام خونتون؟ آخه خونه هامو دادم اجاره [ ۴ تا خونه داره توی کره ]
ج : اوکیه فک نکنم اعضا مشکلی داشته باشن فقط میتونی یکم دخترونه تر باشی؟
ی : چییییییییی؟ بیشعور من جدی هستم سرد هم هستم اصلا اخلاقمم پسرونه هست بتوچه؟
ج : شوخی بود [ یاع یاع یاع یا همون خنده شیشه پاک کنی ]
ی : بیشعور
ج : خدافظ کره خر فردا میبینمت
ی : اوکی میبینتم گاو نر
رفتم با سرعت سوار ماشینم شدم [ ماشینش BMW هست ]
زود رفتم بالا و وسایلمو جمع کردم و هواپیما رزرو کردم مث چی کمرم درد میکردددددددد و اهم اهم بودش [🩸💊🥴😬]
زود خوابیدم ساعت ۸ خوابیدم
ساعت ۴ بیدار شدم وسایلمو چک کردم یکم غذا خوردم و راه افتادم
ساعت ۵ و نیم بعد از ظهر رسیدیم کره
دیدم جین و اعضا اومدن دنبالم
ی : سلامممممم ( داد )
اعضا : سلاممممم( داد تر )
[ نکته : کل اعضا یونا رو مثل خواهرشون میدونن و دوسش دارن ولی جین از بچگی یونا رو دوس داره ]
کلی مدارک و چیز میز آورده بودم بخاطر این قضیه و آنقدر زیاد بودن که ی ماشین جدا براش گرفتیم
آرمی ها منو میشناختن و منو به عنوان دوس دختر و این چیزای اعضا نمی‌دیدند چون از دیروز با کل اعضا دوست شدم و توی کنسرت ها ، لایو ها ، حتی بعضی فن ساین ها هستم و آرمی ها منو قبول کردن :)
[ خود یونا آرمیه 🤣]
بعد از رسیدن رفتم اتاقم [ اتاق جدا داره چون همیشه میاد به اعضا سر میزنه ]
رفتم ی دوش ۳۰ مینی گرفتم و زود اومدم بیرون [ بعلهههههه زوددددددد ولی درک کنیمش سفر بوده دیگه ]
موهاش تا شونه هاشه و موهاش لخته و سیاه تغریبا خرماییه و چشماش قهوه ایه ولی کمرنگ[ نه خیلی کمرنگ ها مثل چشمای من گذاشته بودم اونجوری ]
لباس لش پوشیدم و موهامو شونه کردم ولی خشک نکردم
کوک : اوههههههه مامی اومددددد
ی : کوک خفه شوووووووووو
جیمین : خوب تو مامی مایی
ی : حالا هرچی پسرام چطورنننننننن [ کله همشونو بهم ریخت جز جین ]
وقتی رسید به جین بغلش کرد
ی : خوبی کصمغز؟
ج : آره کصمغزی از خودته [ هردو فاز دلقک بازی و گریه الکی گرفتن ]
ی : خوب غذا درست کردین؟
ت : نوچ ما منتظریم دست‌پخت مامی مونو بچشیم
جیهوپ : خیلی دست پختتو دوس دارممممممم
اعضا جز جین: دقیقاااااااا
ج : حالا هرچی آشپزی از من که بهتر نیست
ن : هست
ج : نیست
ن : هستتتتت
ج : نهههههههههههههههههه
ی : شیش دعوا نکنین عه منو جین هردومون دستپختامون خوبه
یونا رفت توی آشپزخونه
ی : چی میخورین کودنا ی مامان؟🤣😂
ت : کیمباپ😁
کوک : کلبی 🙃
جیمین: بانچان🙂
بقیه : پیتزااااااا😊
ی : نه چون ۳ تا کوچولوی مامان گفتن اونا رو درست میکنن 🤣
شوگا : بیشعور 😒
ی : شوخی کردم بابا همشونو درست میکنم
کوک : میتونی؟😏
ی : چی فکر کردی؟ وسیله هاشونو که دارین پس تا یک ربع تا نیم ساعت دیگه امادس
ت : زمان میزاریم 😌
ی : باشه😏
یونا مث چی درست کرد و آورد خوردن 😋
________________________
بقیشو فردا مینویسم شب خوش 🧸🧇🩹🎻🐕🦫
دیدگاه ها (۵)

🎧ྀི 𝐢𝐳𝐨𝐥𝐞 𝐢𝐬 𝐡𝐞𝐫𝐞⋆ 🎧ྀི.𐙚⋆ 𝐢𝐳𝐨𝐥𝐞 𝐢𝐬 𝐭𝐚𝐥𝐤𝐢𝐧𝐠 𐙚⋆ ︶︶︶︶   𓈒  ꔫ  𓈒...

𓇼 ⋆.˚ 𓆉 𓆝 𓆡⋆.˚ 𓇼شیر قهوه پارت سهبعد غذا همگی رفتن خوابیدن ول...

🎧ྀི 𝐢𝐳𝐨𝐥𝐞 𝐢𝐬 𝐡𝐞𝐫𝐞⋆ 🎧ྀི.𐙚⋆ 𝐢𝐳𝐨𝐥𝐞 𝐢𝐬 𝐭𝐚𝐥𝐤𝐢𝐧𝐠 𐙚⋆ ︶︶︶︶   𓈒  ꔫ  𓈒...

🎧ྀི 𝐢𝐳𝐨𝐥𝐞 𝐢𝐬 𝐡𝐞𝐫𝐞⋆ 🎧ྀི.𐙚⋆ 𝐢𝐳𝐨𝐥𝐞 𝐢𝐬 𝐭𝐚𝐥𝐤𝐢𝐧𝐠 𐙚⋆ ︶︶︶︶   𓈒  ꔫ  𓈒...

𓇼 ⋆.˚ 𓆉 𓆝 𓆡⋆.˚ 𓇼شیر و قهوه پارت ۴ ویو یونا::::مث چی رفتم بال...

کامنت جین و تهیونگ و جیمین زیر لایو جونگ کوک ت، این چیه؟ ㄱㄱ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط