آغوش گرم

آغوش گرم
پارت ۴:
شوگا عصبی بودجیمین رو بغل کرد و بردش داخل و به سمت بالا حرکت کرد در اتاق رو باز کرد و جیمین رو انداخت رو تخت و شروع به در آوردن لباساش کرد
شوگا:بهتره لباساتو در بیاری جوجه وگرنه بد میشه برات
جیمین ترسیده بود بدنش داشت می‌لرزید نمیتونست کاری بکنه فقط به شوگا زل زده بود
شوگا:باشه جوجه شب سختی رو در پیش داری و لباس های جیمین رو جر داد
جیمین میخواست چیزی بگه ولی شوگا واردش کرد حرف جیمین تبدیل به ناله ای بلند شد شوگا وحشیانه تلمبه میزد و ناله های جیمین بلند تر میشد اشک جیمین از درد در اومده بود تنها کاری که میکرد التماس و ناله بود شوگا به جیمین اهمیت نمی‌داد و وحشیانه تر از قبل تلمبه میزد و ناله های جیمین هم بیشتر می‌شد جیمین و شوگا کم کم داشتن ار*ضا میشدن شوگا ضربه هاشو تند تر کرد تا دو تاشون ار*ضا شدن جیمین بی حال و بی جون روی تخت افتاده بود شوگا جیمین رو بغل کردن و بردش به سمت حموم شوگا جیمین رو شست و از حموم آوردش بیرون خشکش کرد لباس هاشو تنش کرد و گذاشتش رو تخت و تا صبح بغلش کرد و در گوشش زمزمه کرد دیگه حق نداری بدون من جایی بری جوجه
-.پایان-.
خب زیادی اهم اهم شد😂🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️