پارت پنج دو پارت دیگه تمومه

پارت پنج (دو پارت دیگه تمومه)
که ناگهان گوشیم زنگ خورد اون کای بود(کای دوست بچگی سولی بود ولی رفت به ژاپن )
+الو سلام
.....
+واییی کای توییی
.....
+منم دلم تنگ شده بود
.....
+اوکی میام بای
..
قط کرد
ویو کوک
-یعنی کی بود .قدر راحت صحبت میکرد
-کی بود بیب
+کای بود دوست بچگیم
-اومممم
+میگم کوک فردا روز دختره
-تو که دختر نیستی(ریلکس)
+بیشور
-شوخی کردم ولی سوپرایز
+هوراااا🤪

ویو سولی
خیلی خوشحال شدم رفتم و کارای لازممو کردم و یه لباس خوشگل پوشیدم و رفتیم خونه مامانم اینا کوکی خیلی حسودی میکرد شب شد رفتیم خونه که دیدم خیلی سرد رفت بالا منم رفتم بالا
+کوک
-....
+کوکی
-....
+رفتم خودمو تو بغلش جا کردم و به صورتش نگاه کردم با انگشتم روی صورت کشیدم
+کوکی قهر نکن خب اون دوستم بود انتظار داری بگم برو گمشو بیرون
-نه ولی خیلی باهاش صمیمی بودی(کیوت )
+بانی کوشولو دلت میاد با من قهل تنی(قهر کنی)
-نه ولی قول بده که بجز من با کسی گرم نگیری☺️
+باشه کوچولو
-من کوچولو نیستم
+اوکی اقا کوچولو
-یااااا
+بخواب باشه
-اول بوس بعد خواب
+بوسیدمشو خوابیدیم

ساعت : ۳:۳۰
ویو سولی
+ساعت سه بود بلند شدم و رفتم پایین عمارت کوک خیلی بزرگ بود پله هم زیاد داشت پله های اخر بودم که سر خوردم افتادم
+ایییییی اخ پام کوککککککک(داد)
...
-چیشد چیشد
+پام پام سر خوردم
-تو چرا حواست به خودت نیست(داد)
+مگه تقصیر من بود (داد)
-اخه تو مگه..
+برو گمشو خودم بلند میشم (سرد و بلند شد)
-بزا...
+نه برو بخواب البته روی کاناپه
-سو...
+برووو
-اوکی

ویو کوک
-حالا خوب شد رفتم روی کاناپه خوابیدم


صبح میشود
+بلند شدم که دیدم.....
دیدگاه ها (۰)

پارت شیش ویو سولی+صبح بلند شدم که دیدم کوک نیست اصلا به من ...

رمان جدید

لباسمو در اورد+کوکی لطفا اروم من اولین بارمه-کوک🤨+ددی-اوکی ...

ویو کوک-لباسش خیلی کوتاهه رفتم پیشش دستشو گرفتم و کشوندمش د...

{مافیای من}{پارت ۶}ویو تهیونگ # بعد کلی حرف زدن با یونگی بلن...

آن سوی آینه P35در رو باز کردیم که یهو جونگ کوک افتاد (ویو ا....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط