اعتصاب

🔹اعتصاب
یک روز آمد و پرسید: «باباجان! خمس اموالت رو دادی؟!»
تعجب کردم؛ با خودم گفتم: «پسرِ ‌‌‌دوازده _ ‌‌‌سیزده ساله رو چه به این حرف‌ها؟!» با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: «نه پسرم، ندادم؛ امسال رو ندادم».
از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانه‌های مختلف، اعتصاب غذا کرد. وقتی خوب پاپیچش شدم، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده!

🕊شهید مهدی کبیرزاده🥀

📚کتــاب دسته یک، ص141


💚امــام زمـــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)💚
... هر کس بدون دستور ما در مال ما تصرف کند مرتکب گناه شده است و هر کـس ذره‌ای از مـال ما را بخورد پس گویا آتش در شکم اوست
📚بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج53، ص 183
دیدگاه ها (۳)

محجبه🧕🏻زمان شاه بود. داشتیم با هم تو خیابون قدم می‌زدیم. یه ...

حتی یک بار🌹می اومد کنار بابا می‌نشست و نوازشش می‌کرد. ناخناش...

🌷اول خودمونبرنامه‌های تلویزیون زمان شاه خیلی مبتذل بودن؛ واس...

📌دوستان دو جورنداوایل سر از کارش در نمی‌آوردم، چون هم دوستای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط