چون بغضم و با شکست نسبت دارم

چون بغضم و با شکست نسبت دارم
با هر چه خراب و مست نسبت دارم
من حس غریب رفتن از خویشتنم
با هر چمدان به دست نسبت دارم
با این همه گل که در برابر دارد
حیف است اگر نگاه را بردارد
از باغ به جز دیدن و حسرت خوردن
دیوار مگر چه سهم دیگر دارد؟
دیدگاه ها (۱)

از روز من و بخت من ای‌ دوست چه پرسی؟!بی ‌روی تو و موی تو این...

زیبایی

هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ، وسعت تنهایی م را حس نکرد ، در می...

باید یاد بگیرم مادامی که از عشق کسی مطمئن نشده ام، با او خاط...

آدم عاقل یک‌جایی دیگر باید دست بردارد. همه‌چیز تاریخ مصرف دا...

#عشق_پولی#part21جیسونگ رفت و پیش مینهو نشست و شروع کرد به حر...

در مطالعات «Penn Resilience Project» (Seligman & Reivich, 20...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط