پارت پونزدهم

پارت پونزدهم 🖤🍷✨️✨️
دازای با عجله به از طریق پله به طبقه بالا میره تا یه راهی پیدا کنه و بره پیش چویا °
وقتی به طبقه بالا میرسه یه اتاق میبینه °
با عجله وارد اتاق میشه °
یه مرد میان سال با پیرهن کرمی و جلیقه سبز رنگ و شلوار مشکی میبینه که روی صندلی نشسته°
دازای : تو کی هستی
مرد : یکی از همون قربانیای یوسامورو
یکی مثل ناکاهارا چویا
دازای : پس یوسامورو دنبال موهبت تو ام بوده
تو یکی از همون افرادی هستی که درگیر جاه‌طلبی و قدرت طلبی اون شدی
مرد : یوسامورو قدرت منو ازم گرفت تا به موهبت خودش توان بده و قوی تر شه
دازای : باید برم دنبالشون
تو میدونی چجوری باید وارد دنیایی شم که اونا الان بهش تلپرت کردن؟
مرد : موهبت من آگاهی از موقعیت مکانی که داخلشم و هویت آدمایی که همراهه من تو همون مکان هستن است
البته قبلا میتونستم با این آگاهی همچیو در اطراف خودم کنترل کنم اما الان که یوسامورو قدرتمو ازم گرفته نمیتونم
فقط میتونم از وضعیت حال حاضر این مکان آگاه باشم
دازای : خب پس من چجوری به اون پرتال برم ؟
مرد یه گوی آبی رنگ از داخل کشو در میاره و به دازای نشون میده °
مرد : این گوی
گوی تلپرته
توش حجم زیادی از قدرت تلپرت کردنه
با استفاده از این میتونی به اون مکان تلپرت کنی
دازای : وای من نمیدونم اونا کجان
مرد : من از موقعیتشون اگاهم
دازای : چرا به من کمک میکنی؟
چرا باید بهت اعتماد کنم؟
از کجا معلوم تو یکی از افراد اون نباشی؟
مرد لبخند میزنه °
مرد : من گویو به خودت میدم که بتونید باهاش برگردید
درضمن اگه شما بتونید یوسامورو شکست بدید من از شرش خلاص میشم و حتی شاید بتونم دوباره موهبتمو بدست بیارم پس این یه معامله دو سر سوده نه یه لطف و اینکه من از افراد اون نیستم و فقط یه اسریم
دازای اوسامو تو آدم باهوشی هستی
میدونم که همه اینارو از قبل میدونستی و در هر صورت بهم اعتماد میکردی اما ازم پرسیدی چون کنجکاو جوابم بودی
حالا این گویو بگیر و برو
مراقب باش و عجله کن چون اراهاباکی مثل موهبت من نیس
خیلی قوی تره و اگه یوسامورو اونو از ناکاهارا جدا کنه دوست مو قرمزت میمیره پس عجله کن و مراقب یوسامورو باش چون اون خیلی قویه
نا امیدم نکن پسر چون اگه موفق نشین هم شما ها نابود میشین هم من بخاطر این کارم نابود میشم و حتی تمام یوکوهاما بلکه دنیا توسط یوسامورو نابود میشن
دازای : باشه
گویو از مرد میگیره و یه پرتال میزنه و وارد اون پرتال میشه °
دیدگاه ها (۳)

پارت شونزدهم🖤🍷✨️✨️دازای وارد پرتال میشه°پرتال مثل پرتال قبلی...

پارت هفدهم🖤🍷✨️✨️دازای از مسیر گیاهی رد میشه و خودشو به نزدیک...

پارت چهاردهم🍷🖤✨️✨️زن با خنجر تو دستش به سمت دازای حمله ور می...

واقعا سوکوکو......🙌✨️✨️✨️✨️✨️✨️

قهوه تلخ پارت ۴۷ویو چویا باورم نمیشد، هنوز تو شوک بودم.دازای...

هی من می گم اصلاح طلبی یه جریان یهودی مارانوسه شما باور نکن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط