پارت پنج
پارت پنج
Time ⏳⏳⏳
در زدن و وارد شدن البته بگم اسم نامادری ا.ت شین هه
و اسم پدرش مین هو هست
وقتی بچه بود مادرش رو از دست میده و باید بگم یازده ساله بود که داخل سه سال زندگیش عوض میشه کلا
پدرش زن میگیره دذدیده.....
هه من نباید اینو میگفتم
میفهمید سوتی دادم
خب کجا بودیم ادامه ......
رفتن داخل مین هو و شین هه به هم دست میده ا.ت هم میاد
_سلام آقای جانگ و خانم جانگ و سلام
√πسلام دخترم
+سلام
÷بفرمایید داخل دم در زشته
×بفرمایید خانم جانگ
πسلام خانم پارک
خب بچه ها چرا باهم آشنا نمیشید
+آه بله پدر
_سلام من پارک ا.ت هستم خوشبختم
+های منم جانگ هوسوک از بی تی اس هستم میتونی بگی جیهوپ
+خوشبختم
_همچنین
؛هوسوکاااااا میتونم باهات عکس بگیرم من طرفداراتم
+آه بله حتما خانم کوچولو
؛میسی ا.ت میشه آزمون عکس بگیری
¥اسم خواهر اوت میسو و اسم برادرش یونجین هست نیم ساعت از مهمونی میگذشت هوپی و یونجین داخل اتاق گیم میزدن
میسو و ا.ت که خواهر های ناتنی بودن باهم حرف نداشتن و ا.ت سرش تو گوشی بود میسو هم داشت با خانم جانگ صحبت میکرد
خب نکته:یونجین و میسو و ا.ت خواهر و برادر ناتنی هستن ولی ا.ت با یونجین بهتر از میسوعه
در گذشته یکی از دوست های یونجین که برای ا.ت شبیه برادر بوده کمک ا.ت میکنه که از دام اون درد ها نجات بیابد
عه اینم نباید میگفتم ......
ساری
اسلاید دوم لباس هوپی
اسلاید سوم خونه ی ا.ت و آقای پارک
Time ⏳⏳⏳
در زدن و وارد شدن البته بگم اسم نامادری ا.ت شین هه
و اسم پدرش مین هو هست
وقتی بچه بود مادرش رو از دست میده و باید بگم یازده ساله بود که داخل سه سال زندگیش عوض میشه کلا
پدرش زن میگیره دذدیده.....
هه من نباید اینو میگفتم
میفهمید سوتی دادم
خب کجا بودیم ادامه ......
رفتن داخل مین هو و شین هه به هم دست میده ا.ت هم میاد
_سلام آقای جانگ و خانم جانگ و سلام
√πسلام دخترم
+سلام
÷بفرمایید داخل دم در زشته
×بفرمایید خانم جانگ
πسلام خانم پارک
خب بچه ها چرا باهم آشنا نمیشید
+آه بله پدر
_سلام من پارک ا.ت هستم خوشبختم
+های منم جانگ هوسوک از بی تی اس هستم میتونی بگی جیهوپ
+خوشبختم
_همچنین
؛هوسوکاااااا میتونم باهات عکس بگیرم من طرفداراتم
+آه بله حتما خانم کوچولو
؛میسی ا.ت میشه آزمون عکس بگیری
¥اسم خواهر اوت میسو و اسم برادرش یونجین هست نیم ساعت از مهمونی میگذشت هوپی و یونجین داخل اتاق گیم میزدن
میسو و ا.ت که خواهر های ناتنی بودن باهم حرف نداشتن و ا.ت سرش تو گوشی بود میسو هم داشت با خانم جانگ صحبت میکرد
خب نکته:یونجین و میسو و ا.ت خواهر و برادر ناتنی هستن ولی ا.ت با یونجین بهتر از میسوعه
در گذشته یکی از دوست های یونجین که برای ا.ت شبیه برادر بوده کمک ا.ت میکنه که از دام اون درد ها نجات بیابد
عه اینم نباید میگفتم ......
ساری
اسلاید دوم لباس هوپی
اسلاید سوم خونه ی ا.ت و آقای پارک
۲.۸k
۲۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.