اوهایووووو صبح همگی بخیر
اوهایووووو صبح همگی بخیر
یکم کاور تغییر دادم فک کنم یه کم بهتر شد
خوب بریم شروع کنیم
__________________________
از زبان یونا*
صبح از خواب بیدار شدم صدایی دعوایی فرید کرول به گوشم میخورد بازم داشتن دعوا میکردن 😑
*فلش بک به پیش کرول و فرید
یونا : چتونههههههههه( داد بلند )
کرول : یونا ساما😅😅
فرید : هیچی نیست داریم دوستانه حرف میزنیم
یونا : اهان میکا کجاسس؟
فرید : صبقه 7 اتاق 4 ( از خودم در اوردم)
یونا : عا ممنون
فرید: خواهش
* تو ذهن یونا
اخه چرا خواهرم کرول باید یه انسان نجات بده؟ عجیبه
سوار اسانسور شدم به صبقه 7 رسید از اسانسور بیرون امدم
در اتاق میکا باز کردم ولی هنوز بیهوش بود رفتم رو صندلی کنار تختش نشستم
2 دقیقه بعد
یهو میکا مث جن بیدار شد😑
میکا: من کجاممم اونی که نجاتم داد....
یونا : اونی که نجاتت داد خواهرم کرول هس
میکا : عجب انسان نیمه خفاش میشه بگی یو کجاس؟
یونا : اسکل من خفاش نیستم خون اشام هستم بعد اینکه همه دوستات مردن فقط یو چان تونستم سالم فرار کنه
میکا : چییییی( با داد )
یونا : همین که شنیدی
میکا : هعی
یونا : وایسا به فرید بگم لباس فرمتو بیاره
میکا : فاککک
یونا: ممنون فرید
فرید : خواهش ☺
یونا : خوب میکا بیا اینم لباس فرمت بپوشش ببینن چطوره( راستی یادم رفت بگم اینجا یونا میکا 12 سالشونه)
میکا : باش🙄
2 دقیقه بعد
میکا : اهههههه از این لباس متنفرم
یونا : بهت میاد که🙂
میکا : نخیررررررر
از زبان یونا
داشتم با میکا حرف میزدم که بازم صدایی دعوا کرول فرید به گوشم خورد خسته شده بودم رفتم پیششون
یونا : کروللللللللل فریدددددددددددد( با داد)
یونا : میاید بریم کنار ساحل یکم خوش باشیم؟ 😊
فرید : عااااا فکر خوبیه پایم
کرول : خوب اوکیه منم پایم فقط میکا میاریم؟
یونا: اره
کرول : باش
* از زبان یونا
رفتم به میکا گفتم و میکا هم قبول کرد
خدا رو شکر که دیگه فرید کرول باهم دعوا نمیکنن این دوتا مث اینن که قرمه سبزی بریزی تو اش رشته
هه برم ببینم کرول امادس یا نه
در *
یونا : کرول ساما اجازه هست بیام داخل
کرول : حتما
یونا: به به خانوم چقدر خوشگل کرده
کرول : عجب از لباست خوش اومد
یونا : همچنین
از زبان میکا
*حس عجیبی به این دختره دارم
نمیدونم چم شده سوار ماشین یه نفر شدیم که بقیه فرید صداش میزدن بعد چند دقیقه
فرید ماشین روشن کرد به سمت ساحل حرکت کردیم:)
کرول داشت اهنگ گوش میداد فرید هم رانندگی میکرد من هم پیش یونا نشسته بودم موندم چی بگم ولی خیلی نگران یو چان هستم
فرید : خوببببببب رسیدیم
کرول : یوناااااااا بیا بریم اونجا( اشاره به دریا)
یونا : باشه
فرید : خوب خوب دخترا رفتن دریا میخام چند تا سوال ازت بپرسم
سوال اول از یونا خوشت میاد؟؟؟؟
میکا : خوب یه جورایی
فرید : حدس میزدم
میکا : اوهوم
یونا : پسراااااا شما هم بیاین
فرید و میکا : باششششش
کرول : ای جاننننن چه هوایی
__________________________
خوب این پارت هم تمام شد لایکش
به 30 رسید پارت بعد زود تر میزارم
یکم کاور تغییر دادم فک کنم یه کم بهتر شد
خوب بریم شروع کنیم
__________________________
از زبان یونا*
صبح از خواب بیدار شدم صدایی دعوایی فرید کرول به گوشم میخورد بازم داشتن دعوا میکردن 😑
*فلش بک به پیش کرول و فرید
یونا : چتونههههههههه( داد بلند )
کرول : یونا ساما😅😅
فرید : هیچی نیست داریم دوستانه حرف میزنیم
یونا : اهان میکا کجاسس؟
فرید : صبقه 7 اتاق 4 ( از خودم در اوردم)
یونا : عا ممنون
فرید: خواهش
* تو ذهن یونا
اخه چرا خواهرم کرول باید یه انسان نجات بده؟ عجیبه
سوار اسانسور شدم به صبقه 7 رسید از اسانسور بیرون امدم
در اتاق میکا باز کردم ولی هنوز بیهوش بود رفتم رو صندلی کنار تختش نشستم
2 دقیقه بعد
یهو میکا مث جن بیدار شد😑
میکا: من کجاممم اونی که نجاتم داد....
یونا : اونی که نجاتت داد خواهرم کرول هس
میکا : عجب انسان نیمه خفاش میشه بگی یو کجاس؟
یونا : اسکل من خفاش نیستم خون اشام هستم بعد اینکه همه دوستات مردن فقط یو چان تونستم سالم فرار کنه
میکا : چییییی( با داد )
یونا : همین که شنیدی
میکا : هعی
یونا : وایسا به فرید بگم لباس فرمتو بیاره
میکا : فاککک
یونا: ممنون فرید
فرید : خواهش ☺
یونا : خوب میکا بیا اینم لباس فرمت بپوشش ببینن چطوره( راستی یادم رفت بگم اینجا یونا میکا 12 سالشونه)
میکا : باش🙄
2 دقیقه بعد
میکا : اهههههه از این لباس متنفرم
یونا : بهت میاد که🙂
میکا : نخیررررررر
از زبان یونا
داشتم با میکا حرف میزدم که بازم صدایی دعوا کرول فرید به گوشم خورد خسته شده بودم رفتم پیششون
یونا : کروللللللللل فریدددددددددددد( با داد)
یونا : میاید بریم کنار ساحل یکم خوش باشیم؟ 😊
فرید : عااااا فکر خوبیه پایم
کرول : خوب اوکیه منم پایم فقط میکا میاریم؟
یونا: اره
کرول : باش
* از زبان یونا
رفتم به میکا گفتم و میکا هم قبول کرد
خدا رو شکر که دیگه فرید کرول باهم دعوا نمیکنن این دوتا مث اینن که قرمه سبزی بریزی تو اش رشته
هه برم ببینم کرول امادس یا نه
در *
یونا : کرول ساما اجازه هست بیام داخل
کرول : حتما
یونا: به به خانوم چقدر خوشگل کرده
کرول : عجب از لباست خوش اومد
یونا : همچنین
از زبان میکا
*حس عجیبی به این دختره دارم
نمیدونم چم شده سوار ماشین یه نفر شدیم که بقیه فرید صداش میزدن بعد چند دقیقه
فرید ماشین روشن کرد به سمت ساحل حرکت کردیم:)
کرول داشت اهنگ گوش میداد فرید هم رانندگی میکرد من هم پیش یونا نشسته بودم موندم چی بگم ولی خیلی نگران یو چان هستم
فرید : خوببببببب رسیدیم
کرول : یوناااااااا بیا بریم اونجا( اشاره به دریا)
یونا : باشه
فرید : خوب خوب دخترا رفتن دریا میخام چند تا سوال ازت بپرسم
سوال اول از یونا خوشت میاد؟؟؟؟
میکا : خوب یه جورایی
فرید : حدس میزدم
میکا : اوهوم
یونا : پسراااااا شما هم بیاین
فرید و میکا : باششششش
کرول : ای جاننننن چه هوایی
__________________________
خوب این پارت هم تمام شد لایکش
به 30 رسید پارت بعد زود تر میزارم
۴.۴k
۲۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.