و بالا پایین پریدیم که خالم با ی مرد قریبه و ی دختر قریبه
و بالا پایین پریدیم که خالم با ی مرد قریبه و ی دختر قریبه اومد سمتمون وا اینا دیگه کین؟
ا.ت:سلام خاله جون
خ.ا(خاله ا.ت):سلام عزیزمممم
خاله اومد سمتم و بغلم کرد منم بغلش کردم که اون دختره دهن وا کرد
سونگ وان:سلام من سونگ وانم
ا.ت:آه سلام منم ا.تم فقط شما کی هستید؟
رائون:خب یادته مادرم قرار بود با یکی دیگه ازدواج کنه...
ا.ت:آها خوشبختم
مرده و دختره:همچنین
خ.ا:خب دیگه بریم تو
رفتیم تو و بعد از سلام دادن به همه با رائوت رفتیم تو اتاقم
ا.ت:خب
رائون:خب چی؟
ا.ت:نمیخوای راجب خانواده جدیدت بهم بگی
رائون:آها خب اسم اون دختره همون جور که گفت سونگ مینه و دختر مهربون و خوبی هست اسم باباشم یعنی بابامون هم الکس هست بابامون هم خیلی مهربونه از اون موقع که مامانم با من آشناش کرد باهام خیلی مهربونه و مثل دختر خودش باهام رفتار میکنه و واقعا خیلی خیلی مامانم رو دوس داره
ا.ت:اوووو پس حسابی داره بهت خوش میگذره
رائون:هر جا که اون بابای عوضیم نباشه خوشحالم...هه من الان گفتم بابا اون ی آشغاله
ا.ت:باشه دختر اعصاب خودت رو خورد نکن
رائون:هوففف
ا.ت:راستی فردا بچه ها میان ببیننت
رائون:وای خیلی دلم براشون تنگ شده
ا.ت:اونا هم خیلی دلشون برات تنگ شده بود
رائون:راستی قراره بیام تو مدرسه ی شما
ا.ت:واقعا؟این عالی اینطوری بیشتر باهم وقت میگذرونیم
رائون: ...
حمایت🍰🤍
ا.ت:سلام خاله جون
خ.ا(خاله ا.ت):سلام عزیزمممم
خاله اومد سمتم و بغلم کرد منم بغلش کردم که اون دختره دهن وا کرد
سونگ وان:سلام من سونگ وانم
ا.ت:آه سلام منم ا.تم فقط شما کی هستید؟
رائون:خب یادته مادرم قرار بود با یکی دیگه ازدواج کنه...
ا.ت:آها خوشبختم
مرده و دختره:همچنین
خ.ا:خب دیگه بریم تو
رفتیم تو و بعد از سلام دادن به همه با رائوت رفتیم تو اتاقم
ا.ت:خب
رائون:خب چی؟
ا.ت:نمیخوای راجب خانواده جدیدت بهم بگی
رائون:آها خب اسم اون دختره همون جور که گفت سونگ مینه و دختر مهربون و خوبی هست اسم باباشم یعنی بابامون هم الکس هست بابامون هم خیلی مهربونه از اون موقع که مامانم با من آشناش کرد باهام خیلی مهربونه و مثل دختر خودش باهام رفتار میکنه و واقعا خیلی خیلی مامانم رو دوس داره
ا.ت:اوووو پس حسابی داره بهت خوش میگذره
رائون:هر جا که اون بابای عوضیم نباشه خوشحالم...هه من الان گفتم بابا اون ی آشغاله
ا.ت:باشه دختر اعصاب خودت رو خورد نکن
رائون:هوففف
ا.ت:راستی فردا بچه ها میان ببیننت
رائون:وای خیلی دلم براشون تنگ شده
ا.ت:اونا هم خیلی دلشون برات تنگ شده بود
رائون:راستی قراره بیام تو مدرسه ی شما
ا.ت:واقعا؟این عالی اینطوری بیشتر باهم وقت میگذرونیم
رائون: ...
حمایت🍰🤍
۹.۱k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.