چشمای قشنگ تو
#part178
چشمای قشنگتو✨
مهتا:اع سلام
همه:سلام
مهتا:اینجا چیکار میکنید؟؟
ارسلان:هیچی یه مسئله کوچیک بود حل شد
مهتا:اها خوب بشینید
محراب:مرسی زنعمو شبع ما مبرم خداحافظ
مهتا:باشه پسرم مواظب خودتون باشید
مهشاد:خداحافظ مامان
مهتا:خداحافظ
اراد:ارسلان تو کجا؟
ارسلان:ماشینو پیدا کردن
اراد:اع وایسا خریدارو بزارم آشپزخونه باهم بریم
ارسلان:باشه
دیانا:من میرم خدافظ
مهتا:کجا دیانا
دیانا:مبرم پایین
مهتا:نیکا و متین میخوان بیان وایسا دیگ
دیانا:اخه...
مهتا:بمون عروس قشنگم
دبانا:باشه پس زنگ میزنم بگم
مهتا:باشه بعد بیا کمک کن این خریدارو جا به جا کنم
دیانا:چشم
مهتا:بی بلا
1ساعت بعد
مهتا:دیانا درد باز کن دستم بنده
درد باز کردم متین و نیکا عمو و ارسلان بودن
با کمک نیکا سغره رو چیدیم
نیکا شکمش بزرگ شده بود صورتشم یه خورده پف کرده بود
نیکا:دیانا رفتم سونوگرافی
دیانا:خوب چیشد؟
نیکا:بچم پسره🥺
دیانا:وایییی عررررر چ خووووب
نبکا:آره🥲
دیانا:حالا اسمشو انتخاب کردین؟
نیکا:چند تا اسم انتخاب کردیم بببین خوبه رامتین؛ مانی؛ نیما
دیانا:همشون ک قشنگن
نیکا:اره واقعا نمیدونم کدومو بزارم
چشمای قشنگتو✨
مهتا:اع سلام
همه:سلام
مهتا:اینجا چیکار میکنید؟؟
ارسلان:هیچی یه مسئله کوچیک بود حل شد
مهتا:اها خوب بشینید
محراب:مرسی زنعمو شبع ما مبرم خداحافظ
مهتا:باشه پسرم مواظب خودتون باشید
مهشاد:خداحافظ مامان
مهتا:خداحافظ
اراد:ارسلان تو کجا؟
ارسلان:ماشینو پیدا کردن
اراد:اع وایسا خریدارو بزارم آشپزخونه باهم بریم
ارسلان:باشه
دیانا:من میرم خدافظ
مهتا:کجا دیانا
دیانا:مبرم پایین
مهتا:نیکا و متین میخوان بیان وایسا دیگ
دیانا:اخه...
مهتا:بمون عروس قشنگم
دبانا:باشه پس زنگ میزنم بگم
مهتا:باشه بعد بیا کمک کن این خریدارو جا به جا کنم
دیانا:چشم
مهتا:بی بلا
1ساعت بعد
مهتا:دیانا درد باز کن دستم بنده
درد باز کردم متین و نیکا عمو و ارسلان بودن
با کمک نیکا سغره رو چیدیم
نیکا شکمش بزرگ شده بود صورتشم یه خورده پف کرده بود
نیکا:دیانا رفتم سونوگرافی
دیانا:خوب چیشد؟
نیکا:بچم پسره🥺
دیانا:وایییی عررررر چ خووووب
نبکا:آره🥲
دیانا:حالا اسمشو انتخاب کردین؟
نیکا:چند تا اسم انتخاب کردیم بببین خوبه رامتین؛ مانی؛ نیما
دیانا:همشون ک قشنگن
نیکا:اره واقعا نمیدونم کدومو بزارم
۴.۷k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.