چشمای قشنگ تو

#part177
چشمای قشنگ تو✨

محراب: تو کجا؟
دیانا: ب ط چ
محراب: هوففف
دیانا: مهشادددد چیشدههههه
مهشاد: 😭😭
دیانا: باتوعما
مهشاد: از خان داداشت بپرس
دیانا: این حرف نمزنه مگ بهش گیر میدی
مهشاد: اکی من گیر میدم؟
ارسلان: مهشاد اروم باش
مهشاد: من.......
دیانا: ت چی
مهشاد: طلاق میخوام
ارسلان: هاااا
دیانا: چی میگی دیوونه شدی؟
زندگی همیشه کلی مشکل داره نمیشه ک انقد زود جا بزنی دورت بگردم
مهشاد: مگ نمگه گیر میدم
محراب: اروم باش عزیزم باشه اصلا هرچی ت میگی هرچقدرم دوست داری گیر بده باشه؟
مهشاد: ـــــــــــــــ
دیانا: مهشاد دیگ نبینم اسم طلاق بیاریا
مهشاد: بش
ارسلان: افرین
دیانا: راستی عمو زن عمو کوشن؟
ارسلان: رفتن خرید
دیانا: عاهان
محراب: مهشادم پاشو دورت بگردم پاشو بریم خونه خودمون
مهشاد: ولم کن
محراب: قهر نبش دگگگ
مهشاد: من هرچی میگم هر گیری میدم برا خودت و سالم موندن رابطمونه
محراب: اوم میدونم دورت بگردممم
از کلانتری زنگ زدن:
دیانا: کیه ارسلان؟
ارسلان: نم
بفرمایید
کلانتری: سلام از کلانتری باهاتون تماس میگیرمـ
ارسلان: عاها بله بله
کلانتری: ماشینتون چند خیابون پایین تر پیدا شده فقط ظبتشو برده بودن لطفا تاشریف بیارین کلانتری
ارسلان: عاها چشم ممنون
خدانگهدار²
ماشین پیداشد دیانا دیدی الکی استرس دشتی؟
محرشاد: مگ گم شوده بود؟
ارسلان: امــ
دیانا: وایی خداروشکررر ولی چق زود دمشون گرم
ارسلان: ام چن تا خیابون پایین تر پیدا شده فقطم ظبتشو دزدین صددرصد بچه سال بودن
دیانا: اوم
ارسلان: من میرم کلانتری
شمام پاشید برید سر خونه زندگیتون
دیانا: ام پاشید
محراب ی بار دگ مهشاد اذیت کنی با من طرفی
ارسلان: دقیقــا
محراب: اوکی ولی بقیه خواهر درن منم درم😂
دیانا: کم نمک بریز
من میرم پایین شمام برید خونتون ببینم
مهشاد: بش