سرویس امنیتی دیمن پارت دوم
سرویس امنیتی دیمن پارت دوم:
موزان که رگ های گردنش زده بود بیرون گفت:حالا همین یه بار مبخشمت حالا هم گم شو برو
دوما هم خیلی ریلکس رفت بیرون
موزان:دوما. کوکوشیبو. آکازا. من برای شما یه ماموریت دارم شما باید برین یه شیرینی فروشی یوریچی و از اونجا شیرین هایی که شفارش دادم رو بگیرید.
کوکوشیبو(در ذهن)(یعنی موزان از شیرینی فروشی ی داداش من شیرینی خریده؟ حالا یعنی اونا باهم دوست شدن؟فکر نکنم)
موزان:چیزی شده کوکوشیبو
کوکوشیبو:نه
موزان:آخه رفتی تو فکر (موزان خطاب به دوما و آکازا :زود باشید با کوکوشیبو برید)
موزان که رگ های گردنش زده بود بیرون گفت:حالا همین یه بار مبخشمت حالا هم گم شو برو
دوما هم خیلی ریلکس رفت بیرون
موزان:دوما. کوکوشیبو. آکازا. من برای شما یه ماموریت دارم شما باید برین یه شیرینی فروشی یوریچی و از اونجا شیرین هایی که شفارش دادم رو بگیرید.
کوکوشیبو(در ذهن)(یعنی موزان از شیرینی فروشی ی داداش من شیرینی خریده؟ حالا یعنی اونا باهم دوست شدن؟فکر نکنم)
موزان:چیزی شده کوکوشیبو
کوکوشیبو:نه
موزان:آخه رفتی تو فکر (موزان خطاب به دوما و آکازا :زود باشید با کوکوشیبو برید)
- ۱.۷k
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط