باز امشب از خیالِ تو، غوغاست در دلمآشوبِ عشقِ آن قد و بالاست، در دلمدستی به سینۀ منِ شوریده سر گذاربنگر چه آتشی ز تو برپاست در دلمباری امیدِ خویش به دلداریام فرستدانی که آرزویِ تو تنهاست در دلم ...