شب میشود


شب ڪہ می‌شود
طلبڪارانہ مـرا بیـدار می‌ڪَذارد
یادت را می‌ڪَویم !

خـواب از چشمانـم ڪَرفتہ‌اند
حال عمـرےست بدهڪار شب‌هایی هستـم

ڪہ یادت نڪَذاشت بہ خواب بِـروم ...
دیدگاه ها (۱)

با لبت بازی مکن وقتی که صحبت میکنیچشم من دیوانه اما گوش من ک...

حسودی ام می شود به توبه تو که یک من داریکه اینگونه به پایِ د...

باز امشب از خیالِ تو، غوغاست در دلمآشوبِ عشقِ آن قد و بالاست...

ڪَرم ڪندلـم رابا لبـخنـدتدر این روزهاے سـرد زمستـانیهیـچ‌چیـ...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

در جست و جوی حقیقت(پارت25 بخش 2)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط