واز حرارت

واز حرارت
تکلیم .
در تب وتاب ام .
تو مفسر گنجشگکانی در گاهواره شاخه .
دیدگاه ها (۲)

الهی ::::::::::::::::::گاه میگوئی فرود ای .گاه میگوئی بگریز ...

دل من .طوووووووووووووووووووووویی میخواهد .که سرشار از تو باش...

سفر .........سفری به درون ...سفری به یگ گل .سفر پیچک این خان...

<><><><><><><><><><>﷼ نامه ای به جهان !!گفته بودی که بیایی ت...

"تعقیب در جنگل"جنگل تاریک بود، اما رد کیونگ را میشد دید: شاخ...

"نبرد مبعد فرشتگان قدیمی" داخل معبد، تاریکی مطلق بود، فقط چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط