فیک: چرا تو؟
#فیک: چرا تو؟
پارت شانزدهم☆
بابای یونا: خوشاومدی دخترم خوش گذشت!
یونا: هومم! ععع... اره خیلی خوب بود
بابای یونا: خیل خب دخترخوبم برو مسواک بزن و بخواب منم خستم بذم بخوابم شب بخیر
یونا: هومم باشه شب خوش [عجیبهه... فقط اون بود که به غیر از بابا به من گفت دختر خوب... حالا هرچی]
"فردا صبح"
بابای یونا: یونااا یونا الکی پا نشو امروز مدرسه تعطیله
یونا: هومممم*با صدای خواب آلود*
بابای یونا: میگم مدرسه ها تا 1هفته تعطیله(شوما فک کنین مدرسه هاشون مث ایرانه😂)
یونا: عه چه خوب خدافظ
بابای یونا: واقعا ک... مردم دختر دارن منم دختر دارم(حرف همیشگیه پدر و مادر)
یونا: وایی بابا خوابماا ناسلامتی بله چی کارم داری!
بابای یونا: هیچچ فقط گفتم نمیخوای پاشی بری بیرون
یونا: بابا خودتیی! تو الان به من چی گفتی عجیبه بوی عجیبی میاد... بابا هم میخوای چیکار کنی...؟!
بابای یونا: بچهه جون مگه من بچم که اینطور میگی پاشو جمع کن برو بیرون
یونا: وااا بابا... من... نمیفهمم... چر..
بابای یونا: مرضض گفتم گامشوو
یونا: باشش رفتم خودافظ....
"داره واسه خودش راه میره"
یونا: هوممم... عجب زندگی داشتم... حتی یدونه دوستم ندارم... خب...
الان چیکار کنم!
•صدا•خانمم جواان میای بریم بستنی بخوریم
یونا: شوما کی هستیـ... عههه لِئو تویی!
سوهو: اومم منم... از این طرفا!
یونا: ببخشید! من باید اینو بپرسم
سوهو: هیچ حوصلم سر رفت داشتم قدم میزدم یهو با یه خانم کوچولو برخورد کردم
_عجبب اونقت چرا اینجا! +
+چی اینجا؟ _چرا اینجا پیاده روی کنی؟
+اها... خ.. خب... عموم اینجا... کار میکنه
_عههه جدیی! خب کجاس! مغازه اش چیه؟
+کی؟ چی؟ عهه پرنده هارو ببین(داره بحثو عوض میکنه)
_اره قشنگن... عا راستی چرا مدرسه ها تعطیل شد؟
+نمیدونم... ولی خوب شدااا یه هفتهه استراحت مطلق
_واقعا ک.... +چیه؟!
_هیچ انتظارم بیشتر از اینا بود
+*سریع خودشو جمع کرد*خبب بگو انتظارت چیبود
_اینکه اگه اینقد خوشتیپی حداقل درس هم بخونی
+م... م... من خوشتیپم! _اره دیگه نیستی؟
+*ذوقیدم قند تو دلش اب شد*
_خبب... گفتی بستنی میخری اره؟ من یه فکری دارم
+چی _بریم رامیون بخوریم وحشتناک گشنمه
+مگه صبحونه نخوردی؟
_نُچچ بابام پرتم کرد بیرون... ولی یه خبراییه نمدونم چرا دلم شور میزنه
+*خنده*از چیی بچه جون؟!
_نمدونم بابام کم پیش میاد منو از خونه پرت کنه بیرون *فاز کاراگاهی برمیداره*
+|چههه کیوته |*خنده پنهانیییی*
_هومم خب بریم رامیون بزنیم بر بدن!
+اوکی بریم
مرسیی که حمایت میکنین🥺
منتظر پارت های بعدی باشین🎀
پارت شانزدهم☆
بابای یونا: خوشاومدی دخترم خوش گذشت!
یونا: هومم! ععع... اره خیلی خوب بود
بابای یونا: خیل خب دخترخوبم برو مسواک بزن و بخواب منم خستم بذم بخوابم شب بخیر
یونا: هومم باشه شب خوش [عجیبهه... فقط اون بود که به غیر از بابا به من گفت دختر خوب... حالا هرچی]
"فردا صبح"
بابای یونا: یونااا یونا الکی پا نشو امروز مدرسه تعطیله
یونا: هومممم*با صدای خواب آلود*
بابای یونا: میگم مدرسه ها تا 1هفته تعطیله(شوما فک کنین مدرسه هاشون مث ایرانه😂)
یونا: عه چه خوب خدافظ
بابای یونا: واقعا ک... مردم دختر دارن منم دختر دارم(حرف همیشگیه پدر و مادر)
یونا: وایی بابا خوابماا ناسلامتی بله چی کارم داری!
بابای یونا: هیچچ فقط گفتم نمیخوای پاشی بری بیرون
یونا: بابا خودتیی! تو الان به من چی گفتی عجیبه بوی عجیبی میاد... بابا هم میخوای چیکار کنی...؟!
بابای یونا: بچهه جون مگه من بچم که اینطور میگی پاشو جمع کن برو بیرون
یونا: وااا بابا... من... نمیفهمم... چر..
بابای یونا: مرضض گفتم گامشوو
یونا: باشش رفتم خودافظ....
"داره واسه خودش راه میره"
یونا: هوممم... عجب زندگی داشتم... حتی یدونه دوستم ندارم... خب...
الان چیکار کنم!
•صدا•خانمم جواان میای بریم بستنی بخوریم
یونا: شوما کی هستیـ... عههه لِئو تویی!
سوهو: اومم منم... از این طرفا!
یونا: ببخشید! من باید اینو بپرسم
سوهو: هیچ حوصلم سر رفت داشتم قدم میزدم یهو با یه خانم کوچولو برخورد کردم
_عجبب اونقت چرا اینجا! +
+چی اینجا؟ _چرا اینجا پیاده روی کنی؟
+اها... خ.. خب... عموم اینجا... کار میکنه
_عههه جدیی! خب کجاس! مغازه اش چیه؟
+کی؟ چی؟ عهه پرنده هارو ببین(داره بحثو عوض میکنه)
_اره قشنگن... عا راستی چرا مدرسه ها تعطیل شد؟
+نمیدونم... ولی خوب شدااا یه هفتهه استراحت مطلق
_واقعا ک.... +چیه؟!
_هیچ انتظارم بیشتر از اینا بود
+*سریع خودشو جمع کرد*خبب بگو انتظارت چیبود
_اینکه اگه اینقد خوشتیپی حداقل درس هم بخونی
+م... م... من خوشتیپم! _اره دیگه نیستی؟
+*ذوقیدم قند تو دلش اب شد*
_خبب... گفتی بستنی میخری اره؟ من یه فکری دارم
+چی _بریم رامیون بخوریم وحشتناک گشنمه
+مگه صبحونه نخوردی؟
_نُچچ بابام پرتم کرد بیرون... ولی یه خبراییه نمدونم چرا دلم شور میزنه
+*خنده*از چیی بچه جون؟!
_نمدونم بابام کم پیش میاد منو از خونه پرت کنه بیرون *فاز کاراگاهی برمیداره*
+|چههه کیوته |*خنده پنهانیییی*
_هومم خب بریم رامیون بزنیم بر بدن!
+اوکی بریم
مرسیی که حمایت میکنین🥺
منتظر پارت های بعدی باشین🎀
۱.۴k
۱۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.