فیک شروعی به نام نفرت و پایانی به نام عشق

فیک: شروعی به نام نفرت و پایانی به نام عشق
part³⁶

با دست گلی از گل های رز قرمز و جعبه حلقه روبه‌روی در خانه دختر ایستاد

چند با زنگ زد ولی جوابی نشنید

خواست برای بار هزارم زنگ بزند که با صدای کسی از کارش منصرف شد

" آقا زنگ نزن "

به طرف فرد برگشت

" صاحب این خونه کجاست؟ "jk

" دو سه ساعت پیش کلید خونه تحویل صاحب آپارتمان داد و با چمدون سوار تاکسی شد رفت فرودگاه "

" چی؟ فرودگاه؟ "jk

" اره "

" کجا میخواد بره؟ "jk

" نمیدونم فقط صداشون وقتی داشت به راننده تاکسی میگفت بره فرودگاه شنیدم "

" لعنتی(اروم) "jk

با سرعت از آپارتمان خارج شد و به نزدیک ترین فردش زنگ زد

" سلام رئیس "

" همین الان موقعیت چانگ ا.ت برام شناسایی کن "jk

" بله رئیس "

بعد از چند دقیقه موبایل زنگ خورد

" فرودگاه اینچئون ،قربان "

" خیلی خب "jk

╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤

وارد فرودگاه شد و با چشماش بین اون همه شلوغی دنبال دختر می‌گشت

نزدیک پذیرش شد

" پرواز چانگ ا.ت به کجاس؟ "jk

" اجازه بدید "

" بلیط ایشون به روسیه اس حدود یه ربع پیش هم هواپیما بلند شد "

" چی؟ "jk

از پذیرش فاصله گرفت
به زور میتونست روی پاهاش وایسه

" لعنتی "jk

《پایان فصل اول》
دیدگاه ها (۳۳)

فیک: شروعی به نام نفرت و پایانی به نام عشقpart³⁵با سرعت غیر ...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

رمان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط