فیک شروعی به نام نفرت و پایانی به نام عشق

فیک: شروعی به نام نفرت و پایانی به نام عشق
part³⁵

با سرعت غیر قابل کنترل از بین ماشین ها گذر می‌کرد تا به خانه اش رسید

وارد آپارتمان شد اما قبل از اینکه بخواد در باز کنه بازوش توسط کسی کشیده شد

" ولم کن(بلند) "a.t

" به حرفام گوش کن اگه قانع نشدی قول میدم ولت کنم "jk

" چیو گوش کنم! به حرفای مُزخرَفِت!(بلند) "a.t

" با انیل هیچ سَر سِری ندارم(بلند) "jk

" به من چه! زندگی تو به من چه! هر غلطی میخوای بکن فقط از زندگیم گمشو بیرون(بلند) "a.t

" دوست دارم(بلند) میفهمی عاشقت شدم، چجوری وقتی اینقدر میخوامت برم(بلند) "jk

"پس طلاق بگیر "a.t

" ...(سکوت) "jk

" هع!(خنده عصبی) "a.t

" چیه؟ نکنه فکر کردی با یه مرد متاهل وارد رابطه میشم!...احمق "a.t

دستش محکم از دست جئون کشید و در پشت سرش محکم بست

" باشه، هر چی بگی گوش میدم "jk

╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤

در عمارت باز کرد و با برگه ای در دست وارد پذیرایی شد

انیل با دیدن جئون بلند شدن

انیل:" عزیزم حالت خوبه؟ "

به جئون نزدیک شد

انیل:" خیلی با عجله رفتی "

دستش سمت گونه جیون برد ولی جئون دستشو با شتاب کنار زد

برگه که در دست داشت به سمت انیل گرفت

" بگیر "jk

انیل:" این چیه؟ "

" سواد نداری مگه! "jk

برگه از جئون گرفت و شروع به خوندن کرد

اخم بزرگی روی صورت انیل شکل گرفت

انیل:" این دیگه چیه هاااا؟(بلند) میخوای چه غلطی کنی؟(بلند) "

" یه اشتباهی کردم تو گرفتم حالا هم دارم اشتباه درست میکنم "jk

انیل:" نه...نه نه نه نمیشه، تو بدون من نمیتونی "

اینل:" با وجود منه که اینجای اگه من نبودم تو بدبخت بودی(بلند) "

" هع! بدبخت! "jk

" فکر کردی بخاطر توعه که اینطوریم؟‌ ... چه تو باشی چه نباشی من همینم، خیلی احمقی اینقدر احمقی که نفهمیدی داشتی روز به روز تمام داریات از دست میدادی "jk

انیل:" تو داری چه میگی؟ "

" خودت میفهمی ولی قبلش این برگه امضا کن "jk

انیل:" فکر کردی بهت گوش میدم؟ ازت جدا نمیشم جئون "

" میتونم امضات جعل کنم و بدون هیچ دردسری ازت جدا شم ولی حیف که دلم برات میسوزه، بزار یه جا خودت امضا زده باشی "jk

به سمت در حرکت کرد

انیل:" جونگکوک(بلند) "

انیل:" بمیرمم ازت جدا نمیشم "

" طلاق بگیریم عالی میشه ولی اگه بمیری انگار دیگه تو بهشتم، حداقل دلت به حال جون خودت بسوزه "jk
دیدگاه ها (۳)

فیک: شروعی به نام نفرت و پایانی به نام عشقpart³⁶با دست گلی ا...

فیک: گودال part⁵⁶" وا رمبو چرا قرمز شدی؟ ههه از این به بعد ب...

قلدر مدرسه ( پارت ۳۵ )

چندپارتی☆درخواستی>>>p.4فردا صبح شد بود قرار بود ساعت ۱۲ بری ...

P. 9#فقط_یه_سوءتفاهم_بود: من کاملا جدیم زنگ بزن به جک بهش بگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط