ماهی که به جادوی نگاه تو اسیرم
ماهی که به جادوی نگاه تو اسیرم
یک دم بِنِشین با من و غم های اخیرم
.
چون آهوی دل خسته ی جنگل زده ای که
با پای خودش آمده در پنجه ی شیرم
.
فرقی نکند مقصد من چیست، به هر حال
هرجا که بخواهم بروم باز مسیرم-
.
رد می شود از کوچه ی بن بست تو! آنگاه
بیست و سه دقیقه لب آن پنجره خیره م...
.
تا شب همه شب خواب به چشمم بِنِشانم،
تا پر شود از حسّ حضور تو ضمیرم-
.
باید «#تو» بگویی شبت آرام عزیزم!
تا با نفس گرم تو آرام بگیرم
.
یک لحظه اگر تلخ شود طعم نگاهت
بر کرده و ناکرده ی خود عذر پذیرم
.
من آتش مردادم و تو غیرت تیری
من، زاده ی مرداد ولی عاشق تیرم
.
معشوقِ جفا پیشه ی بی رحمِ دل آزار!
زانو زدنم پیش تو بس نیست؟ بمیرم؟؟؟
#نفیسه_سادات_موسوی
یک دم بِنِشین با من و غم های اخیرم
.
چون آهوی دل خسته ی جنگل زده ای که
با پای خودش آمده در پنجه ی شیرم
.
فرقی نکند مقصد من چیست، به هر حال
هرجا که بخواهم بروم باز مسیرم-
.
رد می شود از کوچه ی بن بست تو! آنگاه
بیست و سه دقیقه لب آن پنجره خیره م...
.
تا شب همه شب خواب به چشمم بِنِشانم،
تا پر شود از حسّ حضور تو ضمیرم-
.
باید «#تو» بگویی شبت آرام عزیزم!
تا با نفس گرم تو آرام بگیرم
.
یک لحظه اگر تلخ شود طعم نگاهت
بر کرده و ناکرده ی خود عذر پذیرم
.
من آتش مردادم و تو غیرت تیری
من، زاده ی مرداد ولی عاشق تیرم
.
معشوقِ جفا پیشه ی بی رحمِ دل آزار!
زانو زدنم پیش تو بس نیست؟ بمیرم؟؟؟
#نفیسه_سادات_موسوی
۱.۶k
۱۲ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.