پارت : ۲
پارت : ۲
جین ویو :
مادرم یعنی ملکه کیم بهم گفت که هرچه سریعتر باید ازدواج کنم !
منم بهش گفتم که نمی خوام ازدواج کنم ولی حرف حرفه خودشه
و از اونجایی که من از دخترای لوسه اشراف زاده زیاد خوشم نمیاد تصمیم گرفتم که بایه ندیمه ازدواج کنم
سومی ویو :
وقتی که دخترا جیغ کشیدن و شادی کردنشون رو تمام کردن همه به سمت خوابگاه ندیمه ها رفتیم تا برای شب اماده شیم
همه ی دخترا بهترین لباساشون رو پوشیده بودن ولی من یکی از لباس های همیشگیم رو پوشیدم
میدونستم که قرار نیست انتخاب بشم اخه بینه این همه دختر خوشگل بیاد و منو انتخاب کنه ؟
اگه منو انتخاب کنه یعنی مغزه خر خورده !
بعد از اینکه همه اماده شدیم به سمت حیاط قصر رفتیم
که بعد از پنج دقیقه یه پسر خوشتیپ و جذاب که پشته سرش کلی نگهبان بود وارد حیاط قصر شد
این حتمی ولی عهده !
و همینکه نزدیکه ما شد همه مون بهش تعظیم کردیم که بانو لی گفت
بانو لی : سرورم سی تا ندیمه قصر رو اوردم تا شما از بینه اینا یکی رو انتخاب کنید
جین ویو :
مادرم یعنی ملکه کیم بهم گفت که هرچه سریعتر باید ازدواج کنم !
منم بهش گفتم که نمی خوام ازدواج کنم ولی حرف حرفه خودشه
و از اونجایی که من از دخترای لوسه اشراف زاده زیاد خوشم نمیاد تصمیم گرفتم که بایه ندیمه ازدواج کنم
سومی ویو :
وقتی که دخترا جیغ کشیدن و شادی کردنشون رو تمام کردن همه به سمت خوابگاه ندیمه ها رفتیم تا برای شب اماده شیم
همه ی دخترا بهترین لباساشون رو پوشیده بودن ولی من یکی از لباس های همیشگیم رو پوشیدم
میدونستم که قرار نیست انتخاب بشم اخه بینه این همه دختر خوشگل بیاد و منو انتخاب کنه ؟
اگه منو انتخاب کنه یعنی مغزه خر خورده !
بعد از اینکه همه اماده شدیم به سمت حیاط قصر رفتیم
که بعد از پنج دقیقه یه پسر خوشتیپ و جذاب که پشته سرش کلی نگهبان بود وارد حیاط قصر شد
این حتمی ولی عهده !
و همینکه نزدیکه ما شد همه مون بهش تعظیم کردیم که بانو لی گفت
بانو لی : سرورم سی تا ندیمه قصر رو اوردم تا شما از بینه اینا یکی رو انتخاب کنید
۶.۱k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.