روایت | بچه های مَردم
#روایت | بچههای مَردم
✍رفیقش تعریف میکرد بچه بودیم تو روستا یه موقعیت نگاه حرام به نامحرم پیش اومد.
بچههای روستا پشت یه تیکه سنگ پنهان شده بودن و....
اما احمدعلی نیری فرار کرد به سمت خونه شون.
تو مسیر بلند بلند داد میزد
سبوحٌ قدوس😭
👈از دست شیطان فرار کرد به سمت خدا ...
خدا هم دستش رو گرفت.
عزیز کرده خدا شد، دریچه های حکمت به قلبش باز شد.
⭐️ دوستان
شهدا همینجوری ستاره نبودن
یه جایی درخشیدن
خدا هم نورشون رو دائمی کرد.
شهیداحمدعلی نیری
هیئت جوانان بنی هاشم (ع)
#شهید
#شهدا
#شهیدانه
#ایران
#جمهوری_اسلامی_ایران
✍رفیقش تعریف میکرد بچه بودیم تو روستا یه موقعیت نگاه حرام به نامحرم پیش اومد.
بچههای روستا پشت یه تیکه سنگ پنهان شده بودن و....
اما احمدعلی نیری فرار کرد به سمت خونه شون.
تو مسیر بلند بلند داد میزد
سبوحٌ قدوس😭
👈از دست شیطان فرار کرد به سمت خدا ...
خدا هم دستش رو گرفت.
عزیز کرده خدا شد، دریچه های حکمت به قلبش باز شد.
⭐️ دوستان
شهدا همینجوری ستاره نبودن
یه جایی درخشیدن
خدا هم نورشون رو دائمی کرد.
شهیداحمدعلی نیری
هیئت جوانان بنی هاشم (ع)
#شهید
#شهدا
#شهیدانه
#ایران
#جمهوری_اسلامی_ایران
۳.۷k
۲۸ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.