عشق یهویی²⁸
عشقیهویی²⁸
یونگی ـ بیا دیگههه*کیوت*
ات ـ اصن من با موتور میام
تهیونگ ـ مواظب باش
ات ـ نیازی ب گفتن نبود
اتویو
سوار موتورم شدم و راه افتادم
من رسیدم ب ماشین یونگی
با علامت بهش گفتم شیشه رو بکشه پایین
تهیونگویو
ات رسید ب ما
پشمکام..
ب یونگی علامت داد شیشه رو بکشه پایین
ات ـ شماره بدم پاره کنی؟*خنده*
یونگی ـ خیل ممنون..شمارتو دارم..دوس دخترم میشی؟
ات ـ ن ممنون خودم دوس پسـ..
تهیونگ ـ ات مواظب باششششششش*داد*
اتویو
برگشتم ببینم چیشده ک دیدم ماشین داره با سرعت میاد سمتم
موتورو سریع کشیدم کنار ولی باعث شد بیوفتم و کتلت بشم
تهیونگویو
این دیگه کدوم گاوی بوددد؟؟!!!
تهیونگ ـ یونگی بزن کناارررررر
یونگی ـ میدوننممم
رفتیم سمت ات
یونگی ـ اتتتت خوبیییی؟؟؟!!
تهیونگ ـ خوبییییییی!!!؟؟؟؟؟
ات ـ هوشششش ساکت شین دیگه...مغزن رفف*از جاش بلند شد*
یونگی ـ زندهای؟
ات ـ ن مردم
تهیونگ ـ هوف یلحظه ترسیدم*ات رو بغل کرد*
اتویو
تو بغل تهیونگ ی آرامش خاصی بود
ناخاسته منم بغلش کردم
یونگی ـ ات بغل من نمیای؟
ات ـ چرا بیا بغلم
زینگ زینگ*گوشی*
ات ـ ینی ببین...اگه من اینو فش ندادم.....کوننییییییییی
رزی ـ چتهههههه
ات ـ تو چته الان وقته زنگ زدنههه؟
رزی ـ نهه ولی کار مهم داشتممممم...فردا قراره استری کیدزو ملاقات کنیمممم
ات ـ اها..کاری نداری؟
رزی ـ یادت نره بیایااا..راستی موزیک ویدیو هم داریم
ات ـ عوففف...اوکی...بای
ـــ
حیمایت؟
یونگی ـ بیا دیگههه*کیوت*
ات ـ اصن من با موتور میام
تهیونگ ـ مواظب باش
ات ـ نیازی ب گفتن نبود
اتویو
سوار موتورم شدم و راه افتادم
من رسیدم ب ماشین یونگی
با علامت بهش گفتم شیشه رو بکشه پایین
تهیونگویو
ات رسید ب ما
پشمکام..
ب یونگی علامت داد شیشه رو بکشه پایین
ات ـ شماره بدم پاره کنی؟*خنده*
یونگی ـ خیل ممنون..شمارتو دارم..دوس دخترم میشی؟
ات ـ ن ممنون خودم دوس پسـ..
تهیونگ ـ ات مواظب باششششششش*داد*
اتویو
برگشتم ببینم چیشده ک دیدم ماشین داره با سرعت میاد سمتم
موتورو سریع کشیدم کنار ولی باعث شد بیوفتم و کتلت بشم
تهیونگویو
این دیگه کدوم گاوی بوددد؟؟!!!
تهیونگ ـ یونگی بزن کناارررررر
یونگی ـ میدوننممم
رفتیم سمت ات
یونگی ـ اتتتت خوبیییی؟؟؟!!
تهیونگ ـ خوبییییییی!!!؟؟؟؟؟
ات ـ هوشششش ساکت شین دیگه...مغزن رفف*از جاش بلند شد*
یونگی ـ زندهای؟
ات ـ ن مردم
تهیونگ ـ هوف یلحظه ترسیدم*ات رو بغل کرد*
اتویو
تو بغل تهیونگ ی آرامش خاصی بود
ناخاسته منم بغلش کردم
یونگی ـ ات بغل من نمیای؟
ات ـ چرا بیا بغلم
زینگ زینگ*گوشی*
ات ـ ینی ببین...اگه من اینو فش ندادم.....کوننییییییییی
رزی ـ چتهههههه
ات ـ تو چته الان وقته زنگ زدنههه؟
رزی ـ نهه ولی کار مهم داشتممممم...فردا قراره استری کیدزو ملاقات کنیمممم
ات ـ اها..کاری نداری؟
رزی ـ یادت نره بیایااا..راستی موزیک ویدیو هم داریم
ات ـ عوففف...اوکی...بای
ـــ
حیمایت؟
۱۳.۸k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.