رمان دورترین نزدیک
#پارت_۲۱۶
هوووف اینم بخیر گذشت ...
روز بعدش با شروین حرف زدیم...
شروین: خب پرنسس بزار بگم بهت منم ی روزی ی زندگی اروم داشتم بدور از همه این چیزا مسافرت و گشت و گذارو وقت گذروندن با خامواده! با دوستامون! بیشتر دنبال تفریح تا این چیزا !
من از اسلحه دست گرفتن متنفر بودم اماپدرم دشمنای زیادی داشت منو شیدا داشتیم زندگیمونو میکردیم یهو ورق برگشت همهجیو از پدرم گرفتنو مادرمو کشتن! من هیچ زنی و اندازه مادرم دوست نداشتم بعدم شیدا الان تورو در همچین حدی دوست دارم!
من انتقام میخواستم!انتقام اشکای هرروزه خواهرمو نابودی پدرمو
بیخیال همه چی شدم! شدم یکی عین خودشون! بدتر از بابام! تلافی همه چیزو ازشون گرفتم! هم مادرمو هم بلاهایی ک سر بابام اومد! دلم خنک شد و ااصلن پشیمون نیسم! زندگی من به گه کشیده شد من دنیای همه رو جهنم کردم! منم کاری کردم ارزوی مرگ کنن منم انتقاممو گرفتم! اما نشد برگردم! پدرم همه چیو داد دستم و شیدام دیگ براش مهم نبود چیکارمیکنه! اصا نمیخواستم اونم قاطی این داستانا بشه اما... گاهی مجبوری برای درست کردن چیزی از همه چیت بگذری
منکه دلم نمیخواست اینجوری بشه ک عالو ادم اسممو بشنون بترسن! یا اون فامیلی ک دکتر دکتر صدام میزدن تو رومم نگا نکنن منکه نمیخواستم با اسلحه برم حتی مهمونیو!
ترانه از ی جایی ب بعد دیگه دست من نبود! گاهی دست ما نیست و نمیتونیم چیزیو عوض کنیم بعد جریان انتقام همه منو ی خلافکار میشناختن و راه برگشتی نبود یبار با خودم گفتم اگه اونموقع ها تو بودی منو از این زندگی میکشیدی بیرون چون هیچی اندازه تو بهم انگیزه نداده برا زندگی
شاید همه چی یجور دیگه میشد شاید ی زندگی اروم داشتیم الان! بچه! کل چیزایی ک دیگه واقن نمیشه داشته باشم! اما تو ک هستی هیچکدومش برام مهم نیست بودن تو نبود همه چیو جبران میکنه! حتی ته جهنمم کنار تو خوبه!
من حاضرم تو اتیشم باشم ولی تو باشی نمیتونی اسم اینو بزاری هوس اولش بود ولی الان نه چون دیگه از دوره هوس بازیمم گذشته و برام فرقی نمیکنه کی باشه دورم کی نباشه! اما خودت میدونی تو ی چیز دیگه ای
میدونم گاهی ازم متنفر میشی گاهی بزور تحمل میکنی گاهی ازم بدت میاد نمیخوای باهام باشی گاهی میزنه ب سرت بذاریو بری! منم میخوام خودت هرکاری دوسداری انجام بدی من در حدی دوست دارم ک ب چیزی اجبارت نمیکنم تو حق انتخاب داریو این مشکلی نیست اما بدون من با بودنت چقدر حالم خوبه من با بودنت یجور دیگه می بینم همه چیو! و ممنون ک اومدی وسط زندگیم!
با گریه حرفاشو داشتم هضم میکردم بغلم کرد: نگفتم ک گریه کنی اخه!
پرنسسم پاک اون اشکارو ...
#دورترین_نزدیک
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #شیک #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #خاص #عاشقانه #عشق #جذاب #زیبا #دخترونه
هوووف اینم بخیر گذشت ...
روز بعدش با شروین حرف زدیم...
شروین: خب پرنسس بزار بگم بهت منم ی روزی ی زندگی اروم داشتم بدور از همه این چیزا مسافرت و گشت و گذارو وقت گذروندن با خامواده! با دوستامون! بیشتر دنبال تفریح تا این چیزا !
من از اسلحه دست گرفتن متنفر بودم اماپدرم دشمنای زیادی داشت منو شیدا داشتیم زندگیمونو میکردیم یهو ورق برگشت همهجیو از پدرم گرفتنو مادرمو کشتن! من هیچ زنی و اندازه مادرم دوست نداشتم بعدم شیدا الان تورو در همچین حدی دوست دارم!
من انتقام میخواستم!انتقام اشکای هرروزه خواهرمو نابودی پدرمو
بیخیال همه چی شدم! شدم یکی عین خودشون! بدتر از بابام! تلافی همه چیزو ازشون گرفتم! هم مادرمو هم بلاهایی ک سر بابام اومد! دلم خنک شد و ااصلن پشیمون نیسم! زندگی من به گه کشیده شد من دنیای همه رو جهنم کردم! منم کاری کردم ارزوی مرگ کنن منم انتقاممو گرفتم! اما نشد برگردم! پدرم همه چیو داد دستم و شیدام دیگ براش مهم نبود چیکارمیکنه! اصا نمیخواستم اونم قاطی این داستانا بشه اما... گاهی مجبوری برای درست کردن چیزی از همه چیت بگذری
منکه دلم نمیخواست اینجوری بشه ک عالو ادم اسممو بشنون بترسن! یا اون فامیلی ک دکتر دکتر صدام میزدن تو رومم نگا نکنن منکه نمیخواستم با اسلحه برم حتی مهمونیو!
ترانه از ی جایی ب بعد دیگه دست من نبود! گاهی دست ما نیست و نمیتونیم چیزیو عوض کنیم بعد جریان انتقام همه منو ی خلافکار میشناختن و راه برگشتی نبود یبار با خودم گفتم اگه اونموقع ها تو بودی منو از این زندگی میکشیدی بیرون چون هیچی اندازه تو بهم انگیزه نداده برا زندگی
شاید همه چی یجور دیگه میشد شاید ی زندگی اروم داشتیم الان! بچه! کل چیزایی ک دیگه واقن نمیشه داشته باشم! اما تو ک هستی هیچکدومش برام مهم نیست بودن تو نبود همه چیو جبران میکنه! حتی ته جهنمم کنار تو خوبه!
من حاضرم تو اتیشم باشم ولی تو باشی نمیتونی اسم اینو بزاری هوس اولش بود ولی الان نه چون دیگه از دوره هوس بازیمم گذشته و برام فرقی نمیکنه کی باشه دورم کی نباشه! اما خودت میدونی تو ی چیز دیگه ای
میدونم گاهی ازم متنفر میشی گاهی بزور تحمل میکنی گاهی ازم بدت میاد نمیخوای باهام باشی گاهی میزنه ب سرت بذاریو بری! منم میخوام خودت هرکاری دوسداری انجام بدی من در حدی دوست دارم ک ب چیزی اجبارت نمیکنم تو حق انتخاب داریو این مشکلی نیست اما بدون من با بودنت چقدر حالم خوبه من با بودنت یجور دیگه می بینم همه چیو! و ممنون ک اومدی وسط زندگیم!
با گریه حرفاشو داشتم هضم میکردم بغلم کرد: نگفتم ک گریه کنی اخه!
پرنسسم پاک اون اشکارو ...
#دورترین_نزدیک
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #شیک #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #خاص #عاشقانه #عشق #جذاب #زیبا #دخترونه
۲۱.۲k
۰۷ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.